تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۰۰:۳۷
کد مطلب : ۴۹۸۸۵۹
کبنا گزارش میدهد؛
بخش اول) مطالبه برنامه از مسئولین کهگیلویه و بویراحمد باید تبدیل به یک مطالبه عمومی و فراگیر شود / پناهی، مهرجو، درخشان، رضایی و پارسایی برنامههای خود را تشریح کنند
۰
کبنا ؛هر چند تنها چند ماه از انتصاب مدیران و رؤسای ادارات کهگیلویه و بویراحمد در دولت چهاردهم میگذرد، اما درخواست برنامه از آنها برای حل مشکلات مجموعه تحت نظرشان باید تبدیل به یک مطالبه عمومی و فراگیر در استان شود.
به گزارش کبنا، با وجود آنکه چرخهی تغییرات مدیریتی در کهگیلویه و بویراحمد تکمیل نشده و همین مدیرانِ تغییریافته نیز تنها چند ماه است که منصوب شدهاند، اما نمیتوان با این بهانه، از مطالبهی برنامه از سوی آنها چشمپوشی کرد. درواقع، هر مدیری حتی اگر یک روز از انتصاب او گذشته باشد، باید برنامه داشته باشد. اساساً نفسِ داشتنِ برنامه، مربوط به روزهای پیش از انتصاب است. فلسفه مصاحبهگرفتن از گزینههای مدیریت و ریاست نیز سنجش همین برنامه است؛ معمولاً رسم بر این است که برای هر جایگاه، چند نفر دعوت به مصاحبه میشوند و در نهایت از بین آنها یک نفر برگزیده میشود. قاعدتاً یکی از معیارهای این انتخاب، باید برخوردای از برنامه باشد؛ اما اینکه چنین شاخص و قاعدهای تا چه مقدار رعایت میشود جای بحث دارد.
شاید در استانهای دیگر و حتی در سطح کشوری، برنامهمحوری و شایستهسالاری دو اصل اساسی برای گزینش مدیران باشند، اما در استان کهگیلویه و بویراحمد، گسترهی ارتباطات سیاسی و بهویژه قومی، معمولاً بر دو شاخص گفته شده ارجحیت مییابد. البته چنین انتصاباتی محدود به کهگیلویه و بویراحمد نیست و کموبیش در سایر استانها نیز میتوان دید، آما آش این انتصابات بسیار شورتر از دیگر استانهاست.
بههرحال مدیران کنونی کهگیلویه و بویراحمد با هر فرایندی که منصوب شده باشند، هماکنون مسئولیتهای مهمی بر عهده دارند که اجرای آنها علاوه بر تخصص و اراده، نیازمند برنامهمحوری است. شاید برخی ادعا کنند که هماکنون زمان مطالبه برنامه و نتیجه نیست، اما حتی اگر یک روز از انتصاب آنها گذشته باشد، مطالبه برنامه امری بیراه نیست. چرا که این استان بسیار بیشتر از استانهای دیگر، از نارساییها و ضعفهای زیرساختی رنج میبرد. جادههای ناکافی و بعضاً ناایمن، زیرساختهای اقتصادی ناکافی، فقدان طرحهای صنعتی بزرگ و حتی تعطیلی بخشی از همان طرحهای محدود صنعتی خرد، نبود مجتمعهای بزرگ فرهنگی و گردشگری و ... در کنار نرخ بالای بیکاری، تورم بالا، مشارکت اقتصادی پایین و نظام اداری ناکارآمد، باعث شده، مسیر توسعه کهگیلویه و بویراحمد پرسنگلاختر و با موانع بیشتری از استانهای مشابه باشد. بنابراین مدیری که بر سکان یکی از دستگاههای اداری استان تکیه میزند، باید حتماً یک اقدام شاخص در دوره مدیریت و ریاستش انجام دهد. شاید در استانی همچون اصفهان، یک مدیر تنها به پیشبرد همان اموری همت کند که پیش از او وجود داشته و او تنها باید همانها را پیگیری کند. اما در کهگیلویه و بویراحمد هر مدیری که منصوب میشود باید سنگ بنای یک ساختمان را پی بنهد. یا حتی شاید نیاز باشد ساختمان جدیدی بسازد. ازاینروست که گفته میشود مسئولیت و وظیفه مدیران کهگیلویه و بویراحمدی بسیار خطیرتر از همتاهایشان در استانها دیگر است. اما متأسفانه با وجود اهمیتی که جایگاههای مدیریتی در استان دارند، در موارد بسیاری میبینیم چند گزینه مدیرکلی و ریاست که مطرح میشوند هیچکدام از تخصص و تجربه کافی برخوردار نیستند و از بین همان ناکارآمدان، یک شخص ناکارآمد انتخاب میشود؛ در واقع گاهی انتخاب بین بد و بدتر نیست؛ بلکه از بین چند گزینه بدتر، یک گزینه بدتر انتخاب میشود، این در حالی است که گزینههای باتخصص و باسابقه زیادی وجود دارد که اساساً نامشان برای ریاست و مدیریت مطرح نمیشود؛ چرا که ارتباطی با دالانهای قدرت در استان ندارند.
حال همین مدیرانی که منصوب شدهاند، باید برنامههای خود را به صورت شفاف و آشکار به شهروندان اعلام کنند. باید بگویند چه چیزی را تحویل گرفته و قرار است چه چیزی تحویل دهند. لازم است که روش کار خود را نیز تشریح کنند تا همگی بدانیم این مدیر قرار است چگونه از مسیر الف به مسیر ب برود و ارزیابی کنیم که اساساً چنین مسیری با منابعی که در اختیار دارد امکانپذیر هست یا خیر. این رویه برای همه مدیران استانی لازم است. مثلاً مدیرکل راه و شهرسازی کهگیلویه و بویراحمد باید مشخص کند که چه برنامهای برای کمربندی یاسوج و نقاط حادثهخیز استان دارد؛ باید اعلام کند پل سریز و تونلهای سیسخت در چه مرحلهای قرار دارند و قرار است تا چند وقت دیگر این پروژهها به اتمام برسند. البته بازدید میدانی خبرنگار کبنا نیوز از تونلهای سیسخت نشان میدهد که این پروژه گویا سرعت پیشین را ندارد و صدای موتورهای ماشینآلات آن تونلها به گوش نمیرسد.
یا مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد که در دولت سیزدهم نیز در این جایگاه قرار داشته و حالا در دولت چهاردهم ابقاء شده، باید مشخص کند در طول سالهای گذشته چه اقداماتی انجام داده و حالا قرار است در دولت چهاردهم چه اقدامات متفاوتی انجام دهد؛ اگر قرار باشد همان رویه پیشین را در پیش بگیرد، پس اساساً تغییر دولت چرا اتفاق افتاده است؟ باید به این پرسش پاسخ داده شود که علت ابقای او در دولت چهاردهم چه بوده است؟ آیا ارتباطات سیاسی مانع از برکناری او شده یا واقعاً اقدامات بزرگی برای فرهنگ و هنر این استان انجام داده است؟ اگر پاسخ مثبت است، دقیقاً مشخص کند آن اقدامات بزرگ چه بودهاند؟
مدیرکل آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد که در طول ماههای گذشته، بیش از همه، درگیر برخی اقدامات و انتصابات سیاسی بوده، باید مشخص کند برای مشکلات آموزشی دانشآموزان چه برنامهای ریخته است؟ آیا این برنامهها میتواند منجر به افزایش میانگین نمرات دانشآموزان شود یا خیر؟ اگر تنها همین یک معیار را در نظر بگیریم، دو ماه آینده، نتیجه مدیریت مدیرکل جدید مشخص میشود. البته روشن است که معیار سنجش عملکرد مدیرکل آموزش و پرورش بسیار بیشتر از این یک مورد است.
ادارهکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد که در طول سالهای گذشته پرحاشیهترین سالهای خود را سپری کرده است به ابراهیم مهرجو سپرده شده که خود سابقه سالها حضور در آن اداره و حتی جایگاه معاونت را دارد. پس شخصی همچون او نمیتواند استدلا کند که تنها چند ماه از حضورش میگذرد و باید وقت داد تا نتیجه اقداماتش در طول زمان مشخص شود. مهرجو مدیری صفرکیلومتر نیست که از یک دستگاه دیگر به اداره کار آمده باشد؛ قاعدتاً او باید با مسائل و مشکلات این اداره آشنایی ریز و دقیق داشته باشد. بنابراین لازم است هر چه زودتر برنامه خود را در مورد مسائلی همچون تسهیلات اشتغالزایی اعلام کند. انتظار میرود در دوره او کارگران دیگر همچون گذشته با آن حجم از مشکلات مالی و معوقات روبهرو نشوند و دیگر هیچوقت شاهد خودسوزی یک آبدار و یا تجمع آنها نباشیم. مهرجو باید اعلام کند برنامهاش برای مجتمع کارگری چیست؟ او باید مسائل هیئتهای حل اختلاف کار در شهرستانهای استان را حل کند؛ سالها برخی از شهرستانها نماینده هیأت حل اختلاف کار نداشتند. تخلفات تسهیلات مشاغل خانگی، رتبههای پایین در حوز روابط کار، رتبههای بسیار نامطلوب سامانه رصد اشتغال، برگشت اعتبارات مجموعه ورزشي دنا، برگشت اعتبارات توسعه تعاونيها، برگشت اعتبارات مشاغل خانگي و ... بخشی از مشکلاتی بود که این ادارهکل با آنها مواجه بود. افکار عمومی از مدیرکل این اداره انتظار دارد برنامهاش را رفع این مسائل و مسائل مشابه را اعلام کند.
رقیه پناهی، رئیس دانشگاه علومپزشکی یاسوج، او نیز باید برای مردم توضیح دهد که علومپزشکی یاسوج در زمان مدیریت او به کجا قرار است، برسد.
در بالا تنها به چند مدیرکل اشاره شد؛ چرا که اشاره به عملکرد دیگر مدیران و رؤسا در محدوده یک یادداشت نمیگنجد. اما روشن است که منظور ما همه مدیرانی است که در دولت چهاردهم منصوب شدهاند. در روزهای آینده، سایر منصوبان دولت چهاردهم در کهگیلویه و بویراحمد را به صورت جزئی و مستقلاً مورد بررسی قرار خواهیم داد.
به گزارش کبنا، با وجود آنکه چرخهی تغییرات مدیریتی در کهگیلویه و بویراحمد تکمیل نشده و همین مدیرانِ تغییریافته نیز تنها چند ماه است که منصوب شدهاند، اما نمیتوان با این بهانه، از مطالبهی برنامه از سوی آنها چشمپوشی کرد. درواقع، هر مدیری حتی اگر یک روز از انتصاب او گذشته باشد، باید برنامه داشته باشد. اساساً نفسِ داشتنِ برنامه، مربوط به روزهای پیش از انتصاب است. فلسفه مصاحبهگرفتن از گزینههای مدیریت و ریاست نیز سنجش همین برنامه است؛ معمولاً رسم بر این است که برای هر جایگاه، چند نفر دعوت به مصاحبه میشوند و در نهایت از بین آنها یک نفر برگزیده میشود. قاعدتاً یکی از معیارهای این انتخاب، باید برخوردای از برنامه باشد؛ اما اینکه چنین شاخص و قاعدهای تا چه مقدار رعایت میشود جای بحث دارد.
شاید در استانهای دیگر و حتی در سطح کشوری، برنامهمحوری و شایستهسالاری دو اصل اساسی برای گزینش مدیران باشند، اما در استان کهگیلویه و بویراحمد، گسترهی ارتباطات سیاسی و بهویژه قومی، معمولاً بر دو شاخص گفته شده ارجحیت مییابد. البته چنین انتصاباتی محدود به کهگیلویه و بویراحمد نیست و کموبیش در سایر استانها نیز میتوان دید، آما آش این انتصابات بسیار شورتر از دیگر استانهاست.
بههرحال مدیران کنونی کهگیلویه و بویراحمد با هر فرایندی که منصوب شده باشند، هماکنون مسئولیتهای مهمی بر عهده دارند که اجرای آنها علاوه بر تخصص و اراده، نیازمند برنامهمحوری است. شاید برخی ادعا کنند که هماکنون زمان مطالبه برنامه و نتیجه نیست، اما حتی اگر یک روز از انتصاب آنها گذشته باشد، مطالبه برنامه امری بیراه نیست. چرا که این استان بسیار بیشتر از استانهای دیگر، از نارساییها و ضعفهای زیرساختی رنج میبرد. جادههای ناکافی و بعضاً ناایمن، زیرساختهای اقتصادی ناکافی، فقدان طرحهای صنعتی بزرگ و حتی تعطیلی بخشی از همان طرحهای محدود صنعتی خرد، نبود مجتمعهای بزرگ فرهنگی و گردشگری و ... در کنار نرخ بالای بیکاری، تورم بالا، مشارکت اقتصادی پایین و نظام اداری ناکارآمد، باعث شده، مسیر توسعه کهگیلویه و بویراحمد پرسنگلاختر و با موانع بیشتری از استانهای مشابه باشد. بنابراین مدیری که بر سکان یکی از دستگاههای اداری استان تکیه میزند، باید حتماً یک اقدام شاخص در دوره مدیریت و ریاستش انجام دهد. شاید در استانی همچون اصفهان، یک مدیر تنها به پیشبرد همان اموری همت کند که پیش از او وجود داشته و او تنها باید همانها را پیگیری کند. اما در کهگیلویه و بویراحمد هر مدیری که منصوب میشود باید سنگ بنای یک ساختمان را پی بنهد. یا حتی شاید نیاز باشد ساختمان جدیدی بسازد. ازاینروست که گفته میشود مسئولیت و وظیفه مدیران کهگیلویه و بویراحمدی بسیار خطیرتر از همتاهایشان در استانها دیگر است. اما متأسفانه با وجود اهمیتی که جایگاههای مدیریتی در استان دارند، در موارد بسیاری میبینیم چند گزینه مدیرکلی و ریاست که مطرح میشوند هیچکدام از تخصص و تجربه کافی برخوردار نیستند و از بین همان ناکارآمدان، یک شخص ناکارآمد انتخاب میشود؛ در واقع گاهی انتخاب بین بد و بدتر نیست؛ بلکه از بین چند گزینه بدتر، یک گزینه بدتر انتخاب میشود، این در حالی است که گزینههای باتخصص و باسابقه زیادی وجود دارد که اساساً نامشان برای ریاست و مدیریت مطرح نمیشود؛ چرا که ارتباطی با دالانهای قدرت در استان ندارند.
حال همین مدیرانی که منصوب شدهاند، باید برنامههای خود را به صورت شفاف و آشکار به شهروندان اعلام کنند. باید بگویند چه چیزی را تحویل گرفته و قرار است چه چیزی تحویل دهند. لازم است که روش کار خود را نیز تشریح کنند تا همگی بدانیم این مدیر قرار است چگونه از مسیر الف به مسیر ب برود و ارزیابی کنیم که اساساً چنین مسیری با منابعی که در اختیار دارد امکانپذیر هست یا خیر. این رویه برای همه مدیران استانی لازم است. مثلاً مدیرکل راه و شهرسازی کهگیلویه و بویراحمد باید مشخص کند که چه برنامهای برای کمربندی یاسوج و نقاط حادثهخیز استان دارد؛ باید اعلام کند پل سریز و تونلهای سیسخت در چه مرحلهای قرار دارند و قرار است تا چند وقت دیگر این پروژهها به اتمام برسند. البته بازدید میدانی خبرنگار کبنا نیوز از تونلهای سیسخت نشان میدهد که این پروژه گویا سرعت پیشین را ندارد و صدای موتورهای ماشینآلات آن تونلها به گوش نمیرسد.
یا مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد که در دولت سیزدهم نیز در این جایگاه قرار داشته و حالا در دولت چهاردهم ابقاء شده، باید مشخص کند در طول سالهای گذشته چه اقداماتی انجام داده و حالا قرار است در دولت چهاردهم چه اقدامات متفاوتی انجام دهد؛ اگر قرار باشد همان رویه پیشین را در پیش بگیرد، پس اساساً تغییر دولت چرا اتفاق افتاده است؟ باید به این پرسش پاسخ داده شود که علت ابقای او در دولت چهاردهم چه بوده است؟ آیا ارتباطات سیاسی مانع از برکناری او شده یا واقعاً اقدامات بزرگی برای فرهنگ و هنر این استان انجام داده است؟ اگر پاسخ مثبت است، دقیقاً مشخص کند آن اقدامات بزرگ چه بودهاند؟
مدیرکل آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد که در طول ماههای گذشته، بیش از همه، درگیر برخی اقدامات و انتصابات سیاسی بوده، باید مشخص کند برای مشکلات آموزشی دانشآموزان چه برنامهای ریخته است؟ آیا این برنامهها میتواند منجر به افزایش میانگین نمرات دانشآموزان شود یا خیر؟ اگر تنها همین یک معیار را در نظر بگیریم، دو ماه آینده، نتیجه مدیریت مدیرکل جدید مشخص میشود. البته روشن است که معیار سنجش عملکرد مدیرکل آموزش و پرورش بسیار بیشتر از این یک مورد است.
ادارهکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد که در طول سالهای گذشته پرحاشیهترین سالهای خود را سپری کرده است به ابراهیم مهرجو سپرده شده که خود سابقه سالها حضور در آن اداره و حتی جایگاه معاونت را دارد. پس شخصی همچون او نمیتواند استدلا کند که تنها چند ماه از حضورش میگذرد و باید وقت داد تا نتیجه اقداماتش در طول زمان مشخص شود. مهرجو مدیری صفرکیلومتر نیست که از یک دستگاه دیگر به اداره کار آمده باشد؛ قاعدتاً او باید با مسائل و مشکلات این اداره آشنایی ریز و دقیق داشته باشد. بنابراین لازم است هر چه زودتر برنامه خود را در مورد مسائلی همچون تسهیلات اشتغالزایی اعلام کند. انتظار میرود در دوره او کارگران دیگر همچون گذشته با آن حجم از مشکلات مالی و معوقات روبهرو نشوند و دیگر هیچوقت شاهد خودسوزی یک آبدار و یا تجمع آنها نباشیم. مهرجو باید اعلام کند برنامهاش برای مجتمع کارگری چیست؟ او باید مسائل هیئتهای حل اختلاف کار در شهرستانهای استان را حل کند؛ سالها برخی از شهرستانها نماینده هیأت حل اختلاف کار نداشتند. تخلفات تسهیلات مشاغل خانگی، رتبههای پایین در حوز روابط کار، رتبههای بسیار نامطلوب سامانه رصد اشتغال، برگشت اعتبارات مجموعه ورزشي دنا، برگشت اعتبارات توسعه تعاونيها، برگشت اعتبارات مشاغل خانگي و ... بخشی از مشکلاتی بود که این ادارهکل با آنها مواجه بود. افکار عمومی از مدیرکل این اداره انتظار دارد برنامهاش را رفع این مسائل و مسائل مشابه را اعلام کند.
رقیه پناهی، رئیس دانشگاه علومپزشکی یاسوج، او نیز باید برای مردم توضیح دهد که علومپزشکی یاسوج در زمان مدیریت او به کجا قرار است، برسد.
در بالا تنها به چند مدیرکل اشاره شد؛ چرا که اشاره به عملکرد دیگر مدیران و رؤسا در محدوده یک یادداشت نمیگنجد. اما روشن است که منظور ما همه مدیرانی است که در دولت چهاردهم منصوب شدهاند. در روزهای آینده، سایر منصوبان دولت چهاردهم در کهگیلویه و بویراحمد را به صورت جزئی و مستقلاً مورد بررسی قرار خواهیم داد.