کبنانیوز - چند توصیه به رئیس جدید دانشگاه علوم پزشکی یاسوج / اگر راه رؤسای پیشین را در پیش بگیرد، انتقاداتمان به مدیریت دانشگاه را از سر خواهیم گرفت

چند توصیه به رئیس جدید دانشگاه علوم پزشکی یاسوج / اگر راه رؤسای پیشین را در پیش بگیرد، انتقاداتمان به مدیریت دانشگاه را از سر خواهیم گرفت

تاکنون تخلفی در دوره کمتر از یک‌ماه رئیس جدید در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج دیده و شنیده نشده، اما بااین‌وجود به او توصیه می‌شود راه دیگر رؤسا را ادامه ندهد و نگذارد آن تخلف‌ها تکرار شوند. در صورتی که ناکارآمدی‌ها ادامه یابد، این پایگاه خبری باز هم انتقاداتش را به شیوه مدیریت دانشگاه علوم پزشکی از سر می‌گیرد.
به گزارش کبنا، کهگیلویه و بویراحمد از جمله استان‌هایی است که در حوزه سلامت، نتوانسته است به توسعه حداقلی نیز دست یابد. هر چند آمارها و اسناد مربوط به شاخص‌های توسعه بهداشت و درمان از جمله تعداد پزشکان متخصص نسبت به جمعیت، پیراپزشکان، تعداد بیمارستان‌ها و تخت‌های بیمارستانی، آزمایشگاه، مراکز توانبخشی، اورژانس و ... گویای توسعه‌نیافتگی کهگیلویه و بویراحمد است، مسئولین استانی نیز نیز نسبت به این وضعیت اقرار می‌کنند. پیش از تغییر رئیس دانشگاه علوم پزشکی یاسوج و انتصاب سیده رقیه پناهی، سعید جاودان سیرت در نشستی، یکی از اصلی‌ترین مسائل دانشگاه را کمبود اعتبارات عنوان کرده بود.
به گفته او برای تکمیل 67 پروژه بهداشتی دست کم به 600 میلیارد تومان اعتبار نیاز است. متأسفانه فضای بیمارستانی نیز در استان بسیار اندک است؛ به علت کمبود فضای بیمارستانی، برخی از بیمارستان‌های استان تا ۲۰ درصد بیشتر از ظرفیت پذیرش می‌کنند. فرسودگی ناوگان حمل بیمار یا آمبولانس، تجهیزات تخصصی جراحی دندان پزشکی، نبود بیمارستان ویژه بیماران سرطانی و نبود اتاق عمل ویژه قلب از دیگر مشکلات بخش درمان استان کهگیلویه و بویراحمد است. گاهی بیماران مجبور می‌شوند برای درمان رنج سفر را به دوش بکشند و راهی استان‌های دیگر شوند. کمبود تجهیزات و مواد درمانی نیز رنج بسیاری بر بیماران تحمیل می‌کند. هر چند بخشی از این کمبودها ملی است و شاید ارتباط چندانی با عملکرد مسئولین استانی نداشته باشد، اما بخش زیادی از آن ناشی از سوءمدیریت است؛ چرا که شاخص‌های حوزه بهداشت و درمانِ برخی از استان‌ها که از نظر اقتصادی و جمعیتی مشابه کهگیلویه و بویراحمد هستند، مطلوب‌تر است. در تابستان سال گذشته، بسیاری از بیماران کلیوی مجبور می‌شدند برای دیالیز از گچساران به شهرستان‌های دیگر رفت‌وآمد کنند. جالب این‌جاست که کمبود این مواد نه کشوری، بلکه ناشی از سوءمدیریت در کهگیلویه و بویراحمد بود. آن زمان هم که کمبود دارو در سراسر کشور وجود داشت در کهگیلویه و بویراحمد شدت بیشتری گرفته بود.
از این نوع سوءمدیریت‌ها در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج زیاد دیده شده است. علاوه بر مسائل درمانی که در بالا تنها به بخشی از آن‌ها اشاره شد، در زمینه انتصابات و استخدام‌ها شرایط از این هم نامطلوب‌تر است. گویی دانشگاه علوم پزشکی گوشت قربانی برخی از سیاسیون است و هر که از راه می‌رسد قصد آن می‌کند و می‌خواهد تعدادی از نیروهایش را به آن تحمیل کند. اما مسأله تنها استخدام‌ها و به‌کارگیری فله‌ایِ نیرو نیست. اوج این دخالت‌ها در انتصابات دیده می‌شود. گویی مناصب مهم این دانشگاه بین سیاسیون تقسیم شده و هر کسی در پی آن است که سهمی از این دانشگاه داشته باشد. انگار منافع و مواهب این دانشگاه آنقدر هست که موجب نزاع برخی از سیاسیون با هم شود.
چند رئیس اخیر این دانشگاه همگی با این نزاع‌ها روبه‌رو شده و گاهی نیز منافعی نصیب سیاسیون به‌ویژه نمایندگان کرده‌اند و روزی این معاونت و روزی آن معاونت را پیش‌کش نمایندگان کرده‌اند. اما از زمانی‌که رقیه پناهی به ریاست این دانشگاه منصوب شده است، خبری از تخلفات احتمالی دانشگاه به بیرون درز نکرده است. اگر این رویه ادامه پیدا کند، این پایگاه خبری نیز از ریاست و مجموعه دانشگاه حمایت خواهد کرد، اما اگر کوچکترین تخلفی از رئیس جدید نیز دیده و شنیده شود، باز هم انتقادات نسبت به این مجموعه را شروع خواهیم کرد. ازاین‌رو به رئیس کنونی دانشگاه علوم پزشکی توصیه می‌شود مهمترین هدف خود را مدیریت اصولی و صحیح دانشگاه و رفع کمبودهای استان از نظر تجهیزات درمانی و بهداشتی در نظر بگیرد. شهروندان کهگیلویه و بویراحمدی، سال‌هاست که با این کمبودها دست‌وپنجه نرم می‌کنند و دیگر تحمل ادامه آن را ندارند. توصیه می‌شود نگذارید باز هم پای سیاسیون در این دانشگاه باز شود و باز هم این دانشگاه گوشت قربانی آن‌ها شود. اجازه ندهید آن‌ها نیروهای خود را چه برای استخدام و چه انتصاب به شما تحمیل کنند. بازماندگان آن‌ها را نیز برکنار کنید تا دیگر ردی از تخلفات باقی نماند.
از سوی دیگر، رئیس جدید دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، نخستین زنی است که در استان کهگیلویه و بویراحمد به این منصب رسیده است. به دلایل مختلف و از جمله تبعیض جنسی، تاکنون بهای چندانی به زنان شایسته استان داده نشده بود. بنابراین پناهی موقعیت بسیار سختی پیش رو دارد؛ هر گونه عملکرد او می‌تواند اعتماد به زنان را افزایش و یا کاهش دهد. او هر اندازه که می‌تواند موجب افزایش اعتماد به زنان شایسته در استان شود، دقیقاً می‌تواند اعتماد به آن‌ها را نیز از بین ببرد. بنابراین او بر لبه تیغ راه می‌رود. به او توصیه می‌شود از این فرصت به بهترین صورت استفاده کند و اجازه ندهد باز هم خوراکی برای تبعض‌های جنسی فراهم شود.