دریافت لینک صفحه با کد QR
یادداشت؛
یادداشت رئیس جبهه اصلاحات کهگیلویه و بویراحمد: ما نه مستبد و نه انحصارگرا هستیم؛ اصلاح طلبیم / بی شک استاندار در انتصاب بعضی مدیران اشتباه کرده است / مردم و سیاسیون از این ویژه گزینی‌‌های برخی نمایندگان ناراضی هستند / فردا مهم‌تر از دیروز است، نسل جوان زندگی می‌خواهد، از عبوس جناح‌های سیاسی خسته است / تحمل کنیم یکدیگر را / نصب بعضی از مدیران توانمند را ندیدن دور از انصاف است
17 فروردين 1404 ساعت 14:44
بی شک استاندار در انتصاب بعضی مدیران اشتباه کرده است که باید امید داشت تغییرات و توصیه و تذکرهای لازم داده شود؛ در برخی از مدیریت‌ها با نظر نمایندگان عمل کرده و احتمالاً واقف است که نمایندگان تا روز آخر دور دوم انتخابات همسو نبودند ولی نمی‌توان کلیت کار استاندار را نادیده گرفت، تلاش برای توسعه استان و وقت گذاشتن برای سیاسیون و با حوصله شنیدن صداها و نظرات متفاوت و نصب بعضی از مدیرانی توانمند را ندیدن دور از انصاف است.
علیرضا کفایی - رئیس جبهه اصلاحات استان کهگیلویه و بویراحمد - در آستانه سال نو؛ شمه‌ای از آنچه از سرگذشت را واگویه کنیم، هرکس خوانش خود را بر مبنای اعتقادی، سیاسی، ملی و منطقه‌ای دارد و این بنده خدا هم بیان خود را دارد، دغدغه است یا شقشقیه؛ و به‌هرحال یک نسخه از کنشگری سیاسی را در سخت‌ترین شرایط و خصمانه‌ترین محیط‌ها تجربه کردیم.
اول آنکه آقای پزشکیانِ امروز! آن مرد میدان نبود که با نهج‌البلاغه آمد، آمدن او ابتدا خوش می‌نمود؛ اما به‌تدریج گفتار و کردار از آن پندارها و پنداشت‌ها فاصله گرفت تا جایی که باعث زخمی‌تر شدن مردم و نومید شدنشان از بهبود اوضاع شد و گرچه شبح خزنده و درنده‌ی هتاکان عربده‌کش چه از مجلس و چه از منبر و چه در خیابان از سایه برون آمده و انگار قداره کشی می‌کنند اما نمی‌توان سلطه هولناک تفکر پایداری‌ها را بر ساختار دولت و تسلیم دولت را انکار کرد.
تحلیل در سطح کلی جای خود ولی در استان لازم است مواردی گفته آید
1- ما برای شرمسار کردن و یا نادیده انگاشتن دیگران وارد این میدان نشدیم و قرار هم نیست انحصارطلبی داشته باشیم، با نگاهی اصلاح طلبانه در میدانی پرغبار سیاست ورزی مسئولانه مبتنی بر منافع عمومی را در نظر داشتیم.
2- استان کهگیلویه و بویراحمد با وجود ظرفیت‌های بزرگی که در بخش‌های گوناگون دارد اما همچنان در محرومیت بسر می‌برد لذا بینش توسعه گرا و بهره بردن از مدیران توانمند از هر جناح و گروهی که در فکر منفعت سیاسی و مالی نیستند لازمه پیشرفت و اندکی بهتر شدن وضع مردم است.
3- ممکن است در چینش مدیران خطایی هم باشد و می‌بایست آنگاه که محرز شد تغییر لازم صورت پذیرد که این از بدیهیات مدیریتی است ولی نمی‌توان انتظار و اصرار نمود تا کسی در جایگاه مدیریتی قرار گیرد که حتماً همفکر و مطیع و یا از جناح ما باشد که این خود نوعی از استبداد است و ما نه مستبد و نه انحصارگرا هستیم؛ اصلاح طلبیم.
4- مشروعیت بخشی بلاوجه هرکس چه استاندار بعنوان مدیر ارشد استان و چه هر مدیر دیگری جفای بر ساحت اندیشه و جفای بر مردم است لذا هر جا و از هر مدیری خطایی به عمد و یا به سهو که به توسعه استان و محرومیت زدایی لطمه بزند بی هیچ تعارفی باید گوشزد گردد.
5- در کار سیاسی برای بهبود زندگی مردم جایی برای قصه‌های عاطفی و نیز عصابینت از این و آن نیست، سعه صدر و انعطاف و گفت‌وگو بسیار مهم است، می‌بایست با خویشتنداری سخن و نظر دیگران را و نیز موانع توسعه استان و محدودیت‌های مدیران را دید و همچنین فضا و ساختار کلی کشور و شرایط ویژه را لحاظ کرد.
6- التزام به دموکراسی و قانون و پرهیز از قومیت گرایی و خویشاوندسالاری مهم‌ترین وجه تعامل و عملکرد هم جناح‌های سیاسی و هم مدیران است، کسی نمی‌تواند و نمی‌بایست مدعی باشد که هر حرف و پیش بینی و نظری که می‌دهد درست است و یا برای ابد صادق است، جزمیت معرفتی نداشته باشیم و به دیگران حتی اگر مخالف ما هم هستند میدان برای اظهار نظر و ابراز وجود دهیم؛ ای بسا مدیری که مخالف فکری است اندیشه‌ای نو و عملکردی مفید برای مردم داشته باشد، احترام به شأن و عزت آدمیان، استقلال اخلاقی، آزادی عقیده و بیان را فراموش نکنیم.
7-دیروزی که گذشت برای بسیاری تلخ بود و شاید به آنچه در نظر داشتند با این دولت فراهم نشد و به آنچه می‌خواستند نرسیدند، اما مگر قرار بود همه مدیر شوند و یا مگر قرار بود همه مدیران از ما باشند که برخی دائرمدار نقدشان و هم غمشان این شده که پاسخ دهید چند نفر از ما مدیر شده‌اند؟ برای مردم بوده‌اند و یا برای خود و خویشاوندانشان و دوستان و... آیا این انحصارطلبی نیست که مدعی‌اند ما با انحصارگرایی مخالفیم، اگر مخالفید به دیگران هم میدان دهید.
8-فردا مهم‌تر از دیروز است، نسل جوان زندگی می‌خواهد، می‌خواهد زنده بماند، بخندد، تبسم برایش مهم است، از عبوس حکومتی و عبوس جناح‌های سیاسی خسته است، از تحکم بیزار و از دعوای اینکه چه کسی مدیر باشد خسته است، از جزمیت و نخوت معرفتی و ادعای «من بهتر از دیگرانم» خسته است؛ دنیایی می‌خواهد که همه در آن باشند و شاد باشند و نیست و نمی‌یابد، بعضاً از دین هم گریزان شده چون این بزرگ‌ترها همیشه با هم دعوا کرده‌اند و خود را برتر دیده‌اند.
9- نمایندگان مجلس در امور دولت دخالت می‌کنند، فرصت طلبانه در کمین نشسته‌اند تا با فشار به مدیران دولتی از وزیران تا سطح استان نیروهای خود را جایگاه دهند، آیا با این وضعیتی که پیش آورده‌اند و بیشتر مردم و سیاسیون و مدیران ناراضی از این ویژه گزینی‌ها که در برخی مواردی یا از قوم و خویش آنان است و یا معامله گری است؛ می‌توانند ادعای دلسوزی برای مردم حوزه‌های انتخابیه خود را داشته باشند، برای برخی از آنان هم «تغاری بشکند، ماستی بریزد...» شده است، بیلان کار هم می‌دهند که در فکر توسعه استان هستیم... «تو همی گویی یجوز و لا یجوز / خود ندانی تو که حوری یا عجوز»
10-بی شک استاندار در انتصاب بعضی مدیران اشتباه کرده است که باید امید داشت تغییرات و توصیه و تذکرهای لازم داده شود؛ در برخی از مدیریت‌ها با نظر نمایندگان عمل کرده و احتمالاً واقف است که نمایندگان تا روز آخر دور دوم انتخابات همسو نبودند ولی نمی‌توان کلیت کار استاندار را نادیده گرفت، تلاش برای توسعه استان و وقت گذاشتن برای سیاسیون و با حوصله شنیدن صداها و نظرات متفاوت و نصب بعضی از مدیران توانمند را ندیدن دور از انصاف است.
به همدیگر کمک کنیم تا بلکه زندگی برای همه اندکی بهتر شود؛ دیگران هم حق دارند، چه آنان که رأی به ما نداده‌اند و چه آنان که اصلاً رأی نداده‌اند... تحمل کنیم یکدیگر را
«امروز نه آغاز و نه انجام جهان است / ای‌بسا غم و شادی که پس پرده نهان است»
انتظار نقدهای دانایان بر این نوشتار و نظر را داریم...
عیدتان مبارک
---------------------------------------------------------------------
این یادداشت در دهه آخر اسفندماه 1403 نوشته شده است.
برای پیگیری اخبار و تحلیل‌های بیشتر، کانال خبری کبنانیوز را دنبال کنید: @kebnanewsir
کد مطلب: 497900