یادداشت ارسالی:
تجمعات و استعفا استعفاهای دنای شمالی چه شد؟/ آن رگ گردنهای بیرونزده و مشتهای گرهکرده کجا رفتند؟
20 اسفند 1403 ساعت 2:11
روزگار نهچندان دیر و دوری، جمعی طبیعت دوست و طرفدار محیطزیست در استان کهگیلویهوبویراحمد که به جد، مسائل زیستمحیطی استان را دنبال میکردند، اینکه نیتها چه بود و با چه هدفی معلوم نیست و مهم هم نبود؛ اما مهم این بود که اصل ماجراها مثل سدها و بعد مسئلهی دنای شمالی درست بود و همه هم تحسین میکردند.
یادداشت ارسالی؛ جواد اکبری - دانشگاه اصفهان - روزگار نهچندان دیر و دوری، جمعی طبیعت دوست و طرفدار محیطزیست در استان کهگیلویهوبویراحمد که به جد، مسائل زیستمحیطی استان را دنبال میکردند، اینکه نیتها چه بود و با چه هدفی معلوم نیست و مهم هم نبود؛ اما مهم این بود که اصل ماجراها مثل سدها و بعد مسئلهی دنای شمالی درست بود و همه هم تحسین میکردند.
آخرین مسئله مهم، موضوع جداسازی دنای شمالی و الحاق آن به اصفهان بود که کاشف به عمل آمد تا موضوع بسیار جدی است و در دولت دوازدهم مدیرکل وقت رسماً و کتباً نامه نوشته که بنا به دلایلی دنای شمالی را نمیتوانند مدیریت کند و همین مکاتبه و اعلام عجز برای جداسازی آن کافی بود تا با درخواست اصفهان در شورایعالی محیطزیست، واگذاری دنای شمالی اتفاق بیفتد. اما این جا در استان پیراهن عثمانی شد و بهانه خوبی شد، تا به نام دنا و به کام جریان خاصی و گروه خاصی چنان تجمعاتی رقم بزنند که تو گویی تمام سینهچاکان و طینت پاکان دفاع از طبیعت یکجا جمع شدهاند و جلوی محیطزیست استان و استانداری شعار، مسئولان بیعرضه و فریاد استعفا، استعفا تا ارتفاع دنا بلند بود و میپنداشتیم که الحمدلله با این مطالبهگری میتوان اصلاً دنای شمالی که هیچ، بلکه کل کوه دنا را میتوان از ریشه درآورد و وسط میدان استانداری نشاند و بر فرازش نشست. اما با تغییر دولت و استاندار و فرمانداران و مدیرکل محیطزیست دیگر همه چیز آرام شد و تو گویی که نه دنایی بود نه سدی و چیز دیگری. راقم سطور دانشجویی است که از اصفهان آمدم تا در آن تجمعات و اعتراضات شرکت کنم و شرکت داشتم. آن موقع که میآمدم، دوست همکلاسیام که در مقطع ارشد بود، به من نصیحتی کرد که خودم را خسته نکنم و اینها اگر خواهان دنای شمالی بودند و یا نگران سدسازی در همان وقت خودش اقدام میکردند نه الان و اینها دنبال مطامع سیاسیاند و مادی و قدرت، دنا و سد بهانه است. رفیق دیگرم در رشته حقوق به هم تذکر دادند که آنچه را که شورایعالی تصویب میکند از نظر حقوقی فقط همان شورا میتواند نقض کند ولاغیر.
ولی من آنهمه شور و عطش و شعار محیطزیستی را میدیدم، باورم نشد و آمدم کلی شعار در حمایت از محیطزیست و حفظ آن دادم و فریاد زدم... اما الان با اطلاع از اینکه تنها اقدام عملی انجام شده، اعتراض کارشناسی اساتید دانشگاه یاسوج و با امضای استاندار قبل به نهاد ریاستجمهوری است و توسط مدیران جدید نهتنها کاری انجام نشده؛ بلکه رقابت پنهانی برخی پیمانکاران مافیایی استان برای مشارکتدرساخت سدها با رایزنی برخی نمایندگان فعلی هم به گوش رسیده و متصور هست.
اکنون که مینویسم، مدیرکل اسبق محیطزیست استان کهگیلویه و بویراحمد که کتباً و عملاً دنای شمالی را واگذار کرد نهتنها کسی از او سراغی نگرفت؛ بلکه بهعنوان مدیرکل محیطزیست استان بزرگتری منصوب شده است و عملاً به نظر میرسد که به او مدال دادهاند. از طرفی مدیران جدید تاکنون اقدام قابلتوجهی در اینخصوص نداشتهاند و آن فریاد استعفا، استعفاهای برخی ها هم به دلیل یا دلایلی، خاموش شدهاند، بنابراین خواه یا ناخواه انسان به این نتیجه میرسد که دعوا سر لحاف ملا بود و بعضی از آن سروصداها یحتمل قوی در راستای سیاستهای پوچ و بیحاصل و نوعی انتقام و عقدهگشایی از دولت سیزدهم و مدیران وقت بود...
حال به آن برادر مدعی محیط زیستی و آن استاد دانشگاهی که یقهچاک میکرد و دست به توییت بود و به آن سخنرانیهای جلوی اداره کل محیطزیست یادآوری میکنیم که دنای شمالی بالاخره چه شد؟ و شما بدانید که دنای شمالی تمام شد، سدها هم ساخته خواهند شد و حتی ردپایی از پیمانکاران هم استانی آنجا مشاهده شده و شما هم به هدف سیاسیتان رسیدهاید، مبارکتان یا حداقل از آب گلآلود ماهی خود گرفتهاید؛ اما نیک بدانید که مردم شما را شناختهاند و نیکتر بدانید و حق ندارید برای مطامع سیاسی و جابهجایی چند تا مدیر، دنای ازدسترفته را بهانه قرار دهید. بر فرض شما مدیران قبل ناکارآمد و سهلانگار، اما میدانید که بهانه جداسازی دنای شمالی توسط مدیران اسبق بهعنوان یک پالس منفی به وجود آمد و خوب میدانید که عملیات سدها در همین چندماهه چندبرابر شد و حتی یک سد دیگر در پادنا شروع بکار کرد و هر حقوقدانی میداند که حکم توقف سد در هیچ جای کشور قابلاجرا نیست، مگر بااراده خود دولت و البته فشار اجتماعی و حتی شنیدههایی هست که با برخی نامهربانی شده است... حالا باز سؤال ما این است که شعار استعفا، استعفا چه شد، با رفتن آن مدیرانی که خواهان استعفایشان بودید؛ کار تا کجا پیش رفته...
پس بهتر نبود دنای ازدسترفته و مظلوم را بازیچه منافع خود نمیکردید و صادقانه تجمعات را علیه مدیرانی که مخالفشان بودید انجام میدادید و با شوروشوق طبیعت دوستان بازی نمیکردید؟ آن رگ گردنهای ورم کرده و آن مشتهای گره کرده، الان بر کدام صندلی قدرت آرام شده است؟
-------------------------------------
لازم به ذکر است که این یادداشت صرفاً یک مطلب محیطزیستی و در راستای حمایت از محیطزیست است و بهمنظور اصلاح رویهها منتشر شده و یقیناً نافی تلاشهای دوستداران واقعی طبیعت و محیطزیست نیست و کبنانیوز آمادگی درج پاسخ آن را دارد.
برای پیگیری اخبار و تحلیلهای بیشتر، کانال خبری کبنا نیوز را دنبال کنید: @kebnanewsir
کد مطلب: 496958