
دریافت لینک صفحه با کد QR
یادداشت ارسالی مخاطبین کبنا
تحلیل رفتاری از منظر روانشناسی سازمانی / دکتر غلامرضا پناه در آینهی نظریهی آدام گرانت: مدیری از تبار بخشندگی
5 مرداد 1404 ساعت 3:03
در زمانهای که فضای مدیریت دولتی بیش از هر چیز از کمبود اعتماد، فرسودگی منابع انسانی و گسست میان مدیران و مردم رنج میبرد، ظهور مدیرانی با منش انسانی و رفتار راهبردی، نهتنها یک استثناء، بلکه یک نیاز حیاتی است. دکتر غلامرضا پناه از همین تبار است؛ مدیری که نه با هیاهو، بلکه با سکوت مؤثر، نه با شعار، بلکه با رفتار هدفمند، مصداق کامل نظریهی «بخشندههای استراتژیک» آدام گرانت شده است. این نوشتار تلاشیست برای خوانش شخصیت و عملکرد او در آینهی روانشناسی سازمانی و فهمیدن اینکه چرا نامش در دل بسیاری از کارکنان، بهجای مدیر، با واژهی «پناه» گره خورده است.
در زمانهای که فضای مدیریت دولتی بیش از هر چیز از کمبود اعتماد، فرسودگی منابع انسانی و گسست میان مدیران و مردم رنج میبرد، ظهور مدیرانی با منش انسانی و رفتار راهبردی، نهتنها یک استثناء، بلکه یک نیاز حیاتی است. دکتر غلامرضا پناه از همین تبار است؛ مدیری که نه با هیاهو، بلکه با سکوت مؤثر، نه با شعار، بلکه با رفتار هدفمند، مصداق کامل نظریهی «بخشندههای استراتژیک» آدام گرانت شده است. این نوشتار تلاشیست برای خوانش شخصیت و عملکرد او در آینهی روانشناسی سازمانی و فهمیدن اینکه چرا نامش در دل بسیاری از کارکنان، بهجای مدیر، با واژهی «پناه» گره خورده است.
به گزارش کبنانیوز ، در یادداشتی به قلم عنایت شیخی دانش آموخته روانشناسی اجتماعی فرهنگی، پیرامون شخصیت غلامرضا پناه چنین آمده است:
در فضای پرچالش مدیریت دولتی ایران، بهویژه در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی که همواره با تنوع اقوام، تعارض منافع و ضرورت عدالت اجتماعی مواجه است، شخصیتهایی ظهور کردهاند که حضورشان نه تنها تدبیر، بلکه تکیهگاهی برای انسجام منابع انسانی بوده است. یکی از این چهرههای فرهیخته و تأثیرگذار، دکتر غلامرضا پناه است؛ مدیرکل پیشین تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان کهگیلویه و بویراحمد، معاون اقتصادی سازمان کوثر، معاون پیشین منابع انسانی وزارت تعاون،مدیر منابع انسانی بیمه دی، عضو هیأت مدیره و معاونت اقتصادی و سرمایه گذاری سازمان منطقه آزاد چابهار، مشاور رئیس جمهور و دبیر شورای عالی مناطق آزاد ویژه کشور، نائب الرئیس هیأت مدیره و مسئول منابع انسانی سازمان تأمین اجتماعی و از مدیران اندیشمند و تحولگرای جنوب کشور. به باور تمامی کارکنان وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی محبوب ترین مدیر منابع انسانی وزارت تعاون که رقیب و رفیق بر کار حرفه ای و توان مدیریتی ایشان صحه گذاشته و نحوه سلوک و مدیریت ایشان را تأیید می کنند، اما آنچه دکتر پناه را از دیگر مدیران ممتازتر میکند، نه تنها سوابق اجرایی درخشان و بینش تحولگرای اوست، بلکه سبک رفتاری خاصی است که او را بهدرستی در طبقهی «بخشندهها» در نظریهی سهگانهی آدام گرانت قرار میدهد. برای تحلیل بهتر، ابتدا بهاختصار نظریهی گرانت را مرور میکنیم.
سهگانه رفتاری آدام گرانت: گیرندهها، حسابگرها، بخشندهها
در کتاب پرفروش Give and Take، آدام گرانت، استاد روانشناسی سازمانی در مدرسه کسبوکار وارتون، انسانها را در تعاملات سازمانی و اجتماعی به سه دسته تقسیم میکند:
1. گیرندهها (Takers): افرادی که همیشه بهدنبال سود شخصیاند، حتی اگر به ضرر دیگران تمام شود.
2. حسابگرها (Matchers): افرادی که روابط را بر پایهی توازن دقیق عمل-پاداش میسنجند؛ «تو برای من، من برای تو».
3. بخشندهها (Givers): کسانی که در روابط خود نوعدوست هستند؛ کمک میکنند، اعتماد میسازند، و دغدغهی پیشرفت جمعی دارند.
در دنیای پیچیدهی مدیریت، بهویژه مدیریت دولتی، بخشنده بودن، نهتنها یک فضیلت اخلاقی، بلکه یک استراتژی رفتاری هوشمندانه برای بقا و اثربخشی در محیطی پر از منازعات، چالشها و حساسیتهاست.
اگر بخواهیم دکتر غلامرضا پناه را در این سهگانه دستهبندی کنیم، بدون تردید او در زمرهی بخشندهها جای میگیرد؛ و این تحلیل نه از سر تعارف، بلکه بر پایهی نشانههای رفتاری و مدیریتی آشکاریست که در سوابق و منش شخصی ایشان قابل مشاهده است:
توان حمایتگری بلندمدت از هماستانیها:
در تمام دورههای مدیریتی ایشان، حتی در سطح ملی، دکتر پناه هرگز پیوند خود را با زادگاهش کهگیلویه و بویراحمد قطع نکرده است. او نه تنها درب اتاق خود را برای هماستانیها گشود، بلکه مسیرهای شغلی، حمایتی و اعتباری برای بسیاری از نخبگان و جوانان استان فراهم ساخت.
این رفتار دقیقاً منطبق با الگوی بخشندهها در نگاه گرانت است: سرمایهگذاری بر روابط انسانی بدون انتظار بازگشت فوری.
رفتار سازمانی مبتنی بر تساهل و تسامح:
منش مدیریتی دکتر پناه، نه بر پایهی قدرتگرایی و سختگیریهای فرساینده، بلکه بر مدار گفتوگو، اقناع، مشارکت و تسامح بنا شده است. این ویژگی، دقیقاً با رفتار بخشی از Givers که گرانت آنان را سازندگان اعتماد پایدار مینامد، همسوست.
تعهد به تحول، نه فقط مدیریت:
دکتر پناه را باید مدیر تحولگرا نامید. او در هر جایگاهی که بوده، تلاش کرده نظام موجود را بهبود دهد. این روحیهی اصلاحطلبانه و آیندهنگر، دقیقاً با دیدگاه بخشندههایی که دغدغهی توسعه جمعی دارند، همخوانی دارد. گرانت تأکید دارد که بخشندههای موفق، صرفاً خوشقلب نیستند؛ بلکه اهل ریسک مثبت برای ایجاد تغییر سازندهاند.
در نگاهی کلنگر، میتوان گفت دکتر غلامرضا پناه نمونهی نادر یک بخشندهی استراتژیک است. کسی که در کنار مهربانی و انسانمداری، هوشمندانه و هدفمند رفتار کرده است. او بهدرستی مصداق این جملهی آدام گرانت است:
(معنادارترین مسیر موفقیت، کمک به موفقیت دیگران است.)
امروز که کشور در پیچهای دشوار تحول اداری، بحران سرمایه اجتماعی، و ضرورت احیای اخلاق در مدیریت دولتی قرار دارد، بیش از هر زمان به الگوهایی چون دکتر غلامرضا پناه نیاز داریم. الگویی از یک مدیر بخشنده، هوشمند، و مردمی که نشان داده انسانمداری نه در شعار، بلکه در عمل نیز میتواند مبنای مدیریت مدرن باشد. در کشورهای کمتر توسعه یافته و در استان های محروم تنها راه برون رفت از دور باطل عدم توسعه یافتگی، توسعه منابع انسانی است. برای برون رفت استان کهگیلویه و بویراحمد از این وضعیت اسفناک به مدیران توانمند کشوری چون دکتر غلامرضا پناه که همیشه یار و مددکار فرزندان برومند استان ک ب در پایتخت بوده اند، نیاز مبرم داریم. برای ایشان از درگاه ایزد منان صحت، سلامتی و توفیقات روزافزون آرزومندیم.
کد مطلب: 502307
کبنانیوز
https://www.kebnanews.ir