تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۴ فروردين ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۴۵
کد مطلب : ۴۹۸۱۹۰
یادداشت ارسالی؛
انتشار لیست اطلاعات حقوق و مزایای مدیران بهزیستی کهگیلویه و بویراحمد؛ شفافیت یا زنگولۀ مظلومیت
۱
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛سید علیعباس محدث - روزنامهنگار - در تاریخ بیستم فروردین 1404، مطلبی تحت عنوان «انتشار لیست اطلاعات حقوق و مزایای مدیران بهزیستی کهگیلویه و بویراحمد» تحت عنوان «سامانۀ شفافیت» در سایت سازمان بهزیستی و بهطور وسیعتر در فضای مجازی منتشر شد. اول، این مبالغ خیلی هم شفاف نیستند. چون حقوق اسفند ماه 1403 بوده و از طرفی حقوق واقعی این به اصطلاح مسئولان به تنهایی هم نیست. چراکه حقوق اسفندماه، اضافه کارِ همان ماه و برای برخی هم بعلاوۀ معوقاتِ افزایش حقوق میباشد. ولذا هم خودم به حال مدیران مظلوم و بی کَس و بی پناه بهزیستی استان گریه کردم و برای سلامتی شان دعای «ام یجیب...» خواندم و هم شنیدم که گروهی از مردم و حتی مددجویان تحت پوشش بهزیستی نیزجهت همدردی مراسم روضه برگذار نمودند.
سیدعلی عباس محدث - روزنامهنگار و جامعهشناس
دوم برای برخی تأسف خوردم که گاهی مطالبی را صرفاً به جهت پر شدن صفحۀ سایت یا فضای مجازی خود، نشر داده و هیچ تحلیل یا تحقیقی از واقعیت موضوع را دنبال نمیکنند. مثلاً همین مطلب، آنقدر شبههناک بود که ماستمالی بر حقیقت شد. همه میدانیم که طبق قانون مدیریت خدمات کشوری، تمامی کارمندان دولتی از همین وضعیت اسفبار گرفتار هستند و مبنای حقوق همگی، اینگونه یا نزدیک به این مبالغ است. یعنی احکام هر کدام از کارمندان دولت را در هر دستگاه اداری که مشاهده کنید، همین وضعیت را دارند. هرچند که ممکن است برای برخی از دستگاههای اداری، ضریب چند تا از بندهای احکام، یا فوقالعادههای دیگری مثل استانهای مرزی، تشویقیهای دوران خدمت یا اعطای دولتها (مثل تشویقی دولتهای آقایان خاتمی و احمدینژاد که مدیر دیپلم ردی سالهای 93-92 بهزیستی استان، آن را از احکام کارمندان حذف نمود)، کسب رتبه در شاخصهای تخصصی (که هیچکس نپرسید بهزیستی استان چگونه بود که چهار بار در شاخصهای عمومی در یازده سال گذشته، صاحب رتبه شد ولی در شاخصهای تخصصی هیچ شأنی را تاکنون کسب نکرده است؟) و... متفاوت باشد.
سوم، این داستان را از «امثال و حِکَم» علامه دهخدا بخوانید تا وارد بحث شوم؛
مردی وارد خانه شد و دید همسرش گریه میکند. از او علت را جویا شد، همسرش گفت گنجشکهایی که بالای درخت هستند وقتی بیحجابم به من نگاه میکنند و شاید این امر معصیت باشد.
مرد بهخاطر عفت و خداترسی همسرش پیشانیاش را بوسید و تبری آورد و درخت را قطع کرد. پس از یک هفته روزی زود از کارش برگشت و همسرش را در آغوش فاسقش آرمیده یافت!
شوهر زن فقط وسایل موردنیازش را برداشت و از آن شهر گریخت...
به شهر دوری رسید که مردم آن شهر در جلوی کاخ پادشاه جمع شده بودند. وقتی از آنها علت را جویا شد، گفتند؛
از گنجینه پادشاه دزدی شده.
در این میان مردی که بر پنجهی پا راه میرفت از آنجا عبور کرد. مرد پرسید او کیست؟
گفتند: این شیخ شهر است و برای اینکه خداینکرده مورچهای را زیر پا له نکند، روی پنجهی پا راه میرود.
آن مرد گفت به خدا دزد را پیدا کردم مرا پیش پادشاه ببرید.
او به پادشاه گفت؛
شیخ همان کسی است که گنجینه تو را دزدیده است.
شیخ پس از بازجویی به دزدی اعتراف کرد
پادشاه از مرد پرسید:
چطور فهمیدی که او دزد است؟
مرد گفت: تجربه به من آموخت وقتی در احتیاط افراط شود و در بیان فضیلت زیادهروی شود بدان که این سرپوشی است برای یک جرم.
آنچه در «سامانۀ شفافیت» بهزیستی استان، پنهان و کتمان شد و لازم بود که رسانهها و اهالی فضای مجازی، حتماً بر این بهاصطلاح شفافیت «تحلیل و یا نظر» مینگاشتند، بازدهی و توفیقات مدیریت در یک سال گذشته بود. یعنی همین مدیریت و مدیریتهای قبل - حداقل در یازده سال گذشته - بنویسند که در چه حوزهای و یا در چه برنامه یا طرحی مثلاً خدمتی انجام دادهاند که در زندگی جامعه هدف بهزیستی، فلان گشایش یا توسعه را داشته است؟ باید مینوشتید که این مدیران با کدام شایستگی و نبوغ کم نظریشان این سمتهای مهم را به دست آوردند و الان بهزیستی استان را به این سطح از تعالی رساندهاند که بهعنوان نمونه، بهزیستی شهرستان بویراحمد با بیش از 10 هزار مددجو و معلول تحت پوشش، قریب یک سال و نیم است که رئیس نداشته و هیچ ساختاری شبیه نهاد دولتی در آن مشاهده نمیشود و مدیرکل و دستگاههای نظارتی استان را هیچ خیالی نیست؟
آیا حاضرند لیست مزایای خارج از حکم خود را مثل (اضافهکار، ترمیم اضافهکار، رفاهی، ترمیم رفاهی، حق جلسات، حق تلفن، مأموریتهای اداری و...) در پایان همین امسال را منتشر کنند؟ اصلاً حاضرند لیست مزایایی که همین جمعه (22 /1/ 1404) واریز شد را منتشر کنند تا صدای زنگوله را همه بشنوند؟
آیا ممکن هست که تفاوت عملکرد و نتیجۀ موجودیت عملی همین مدیران با سایر کارمندان حتی پرسنل خدوم در پایینترین سطح پرسنلی مثل رانندگان زحمتکش، نگهبانان و سرایهداران متعهد بهزیستی استان - نه کارشناسان تخصصی - را بنویسند و اعلام کنند تا تصمیمگیرندگان و عاملان خیانت بار حامی اینگونه مدیران بفهمند که وقتی عملکرد مدیریتها در شاخصهای تخصصی استان مایۀ آبروریزی است، پس چه تفاوتی بین مدیران و دیگران کارمندان است؟
آیا شجاعتِ شفافیت در اعلام آمار افراد بازتوانی شده در سال گذشته به نسبت اعتبارات پرداختشدة همان سال، آمار پرداخت هزینههای تعمیر، ساخت و ودیعۀ مسکن در تمامی یازده سال گذشته، هزینههای پرداخت شده به برخی از مراکز خاص بهعنوان مجری طرحهای پیشگیری و کاهش و کنترل آسیبهای اجتماعی و مهمتر از آن، نتیجه اجرای این طرحها در زندگی جامعه هدف و افراد و خانوادههای در معرض آسیب را منتشر کنند؟
آیا شهامت اعلام فیشهای پرداختی معلولان در اسناد مالی ارتز و پروتز، لیست آمار معلولان موجود در مراکز شبانهروزی و روزانۀ شهرستانها با سند پرداختی آنها را دارند؟
آیا میتوانند لیست گروههای همیار فعال و آدرس محل فعالیتها آنها را به همراه لیست پرداختی به سر دستههای این افراد را منتشر کنند؟
آیا ممکن است لیست اجناس مفقودی از انبار بهزیستی بویراحمد در یازده سال گذشته، علتالعلل آن، اقدامات صورتگرفته و نتیجه نهایی سرنوشتِ بیتالمال مسلمین که چه عرض کنم، نیازمندیهای معلولانِ تحت پوشش را بیان کنند؟
بقیه باشد تا به وقتی دیگر...
قبلاً نوشتم و الان صراحتاً عرض میکنم که بهزیستی استان کهگیلویه و بویراحمد، برای هیچکدام از مسئولان بالادستی، استانی و نظارتی مهم نبوده و نیست. اتفاقاً همین حقوقهای پایینِ جگر سوزی که منتشر کردید، نتیجۀ مدیریتهای اهمالکار و کمتحرکی است که در یازده سال گذشته، افرادی با یکمیزان سطح دانش، توانمندی، لیاقت و شناخت، توسط رؤسای سازمان بهزیستی و به پیشنهاد نمایندگان و تأیید استانداران وقت، انتخاب شدند. البته شاید در دستگاههای دیگر هم همین رویه صادق باشد، ولی انتظار میرود برای انتخاب مدیران این دستگاهِ خدمترسان به مردمی که همواره مظلومِ جامعه و به گفته سیاسیون، مردم کف جامعه هستند و توانی برای دفاع از خود ندارند، شرافت، انسانیت، عدالت و نهایت خداترسی را مدنظر داشت.
باید ریاست محترم سازمان، نمایندگان مردم و استاندار محترم استان مطلع باشند که حداقل در 15 سال گذشته هیچ کدام از کارکنانی که شایستگی و توانمندی مدیریت در دستگاههای مختلف استان را دارند، به عنوان گزینه نهایی مدیریت نبوده و نیستند. هرچند مزیت مهم اینگونه مدیریتهای ناکارآمد و بی خیال در استان ما، خرید و ارسال عسل، گردو، صنایع دستی، گیاهان کوهی، سکه و کارت هدیههای بانکی به سیاسیون و افراد تأثیرگذار است. هیچ تفاوتی در انتصابات مرتبط با دولتهای اصلاح طلب و اصولگرا وجود ندارد. چراکه تنها در استان ما است که در ایام انتخابات، نامزد اصولگرا از همنشینی با ته ماندههای اصلاح طلبی میرقصد و نامزد اصلاح طلب از نوشیدن قهوه با رفوزههای اصولگرا، بشکن میزند.
بیتردید همین شفافیت، مصداقی از زنگولۀ شیخِ داستان علامه دهخدا است. چرا که تجربۀ یازده سال گذشته و بیتفاوتی مسئولان دخیل در این افتضاح مدیریتی، زنگوله که نه بلکه شیپورِ خیانت در حق مردم است.
اطلاعات حقوق و مزایای مدیران بهزیستی کهگیلویه و بویراحمد که در سایت سازمان بهزیستی منتشر شد را اینجا بخوانید.

سوم، این داستان را از «امثال و حِکَم» علامه دهخدا بخوانید تا وارد بحث شوم؛
مردی وارد خانه شد و دید همسرش گریه میکند. از او علت را جویا شد، همسرش گفت گنجشکهایی که بالای درخت هستند وقتی بیحجابم به من نگاه میکنند و شاید این امر معصیت باشد.
مرد بهخاطر عفت و خداترسی همسرش پیشانیاش را بوسید و تبری آورد و درخت را قطع کرد. پس از یک هفته روزی زود از کارش برگشت و همسرش را در آغوش فاسقش آرمیده یافت!
شوهر زن فقط وسایل موردنیازش را برداشت و از آن شهر گریخت...
به شهر دوری رسید که مردم آن شهر در جلوی کاخ پادشاه جمع شده بودند. وقتی از آنها علت را جویا شد، گفتند؛
از گنجینه پادشاه دزدی شده.
در این میان مردی که بر پنجهی پا راه میرفت از آنجا عبور کرد. مرد پرسید او کیست؟
گفتند: این شیخ شهر است و برای اینکه خداینکرده مورچهای را زیر پا له نکند، روی پنجهی پا راه میرود.
آن مرد گفت به خدا دزد را پیدا کردم مرا پیش پادشاه ببرید.
او به پادشاه گفت؛
شیخ همان کسی است که گنجینه تو را دزدیده است.
شیخ پس از بازجویی به دزدی اعتراف کرد
پادشاه از مرد پرسید:
چطور فهمیدی که او دزد است؟
مرد گفت: تجربه به من آموخت وقتی در احتیاط افراط شود و در بیان فضیلت زیادهروی شود بدان که این سرپوشی است برای یک جرم.
آنچه در «سامانۀ شفافیت» بهزیستی استان، پنهان و کتمان شد و لازم بود که رسانهها و اهالی فضای مجازی، حتماً بر این بهاصطلاح شفافیت «تحلیل و یا نظر» مینگاشتند، بازدهی و توفیقات مدیریت در یک سال گذشته بود. یعنی همین مدیریت و مدیریتهای قبل - حداقل در یازده سال گذشته - بنویسند که در چه حوزهای و یا در چه برنامه یا طرحی مثلاً خدمتی انجام دادهاند که در زندگی جامعه هدف بهزیستی، فلان گشایش یا توسعه را داشته است؟ باید مینوشتید که این مدیران با کدام شایستگی و نبوغ کم نظریشان این سمتهای مهم را به دست آوردند و الان بهزیستی استان را به این سطح از تعالی رساندهاند که بهعنوان نمونه، بهزیستی شهرستان بویراحمد با بیش از 10 هزار مددجو و معلول تحت پوشش، قریب یک سال و نیم است که رئیس نداشته و هیچ ساختاری شبیه نهاد دولتی در آن مشاهده نمیشود و مدیرکل و دستگاههای نظارتی استان را هیچ خیالی نیست؟
آیا حاضرند لیست مزایای خارج از حکم خود را مثل (اضافهکار، ترمیم اضافهکار، رفاهی، ترمیم رفاهی، حق جلسات، حق تلفن، مأموریتهای اداری و...) در پایان همین امسال را منتشر کنند؟ اصلاً حاضرند لیست مزایایی که همین جمعه (22 /1/ 1404) واریز شد را منتشر کنند تا صدای زنگوله را همه بشنوند؟
آیا ممکن هست که تفاوت عملکرد و نتیجۀ موجودیت عملی همین مدیران با سایر کارمندان حتی پرسنل خدوم در پایینترین سطح پرسنلی مثل رانندگان زحمتکش، نگهبانان و سرایهداران متعهد بهزیستی استان - نه کارشناسان تخصصی - را بنویسند و اعلام کنند تا تصمیمگیرندگان و عاملان خیانت بار حامی اینگونه مدیران بفهمند که وقتی عملکرد مدیریتها در شاخصهای تخصصی استان مایۀ آبروریزی است، پس چه تفاوتی بین مدیران و دیگران کارمندان است؟
آیا شجاعتِ شفافیت در اعلام آمار افراد بازتوانی شده در سال گذشته به نسبت اعتبارات پرداختشدة همان سال، آمار پرداخت هزینههای تعمیر، ساخت و ودیعۀ مسکن در تمامی یازده سال گذشته، هزینههای پرداخت شده به برخی از مراکز خاص بهعنوان مجری طرحهای پیشگیری و کاهش و کنترل آسیبهای اجتماعی و مهمتر از آن، نتیجه اجرای این طرحها در زندگی جامعه هدف و افراد و خانوادههای در معرض آسیب را منتشر کنند؟
آیا شهامت اعلام فیشهای پرداختی معلولان در اسناد مالی ارتز و پروتز، لیست آمار معلولان موجود در مراکز شبانهروزی و روزانۀ شهرستانها با سند پرداختی آنها را دارند؟
آیا میتوانند لیست گروههای همیار فعال و آدرس محل فعالیتها آنها را به همراه لیست پرداختی به سر دستههای این افراد را منتشر کنند؟
آیا ممکن است لیست اجناس مفقودی از انبار بهزیستی بویراحمد در یازده سال گذشته، علتالعلل آن، اقدامات صورتگرفته و نتیجه نهایی سرنوشتِ بیتالمال مسلمین که چه عرض کنم، نیازمندیهای معلولانِ تحت پوشش را بیان کنند؟
بقیه باشد تا به وقتی دیگر...
قبلاً نوشتم و الان صراحتاً عرض میکنم که بهزیستی استان کهگیلویه و بویراحمد، برای هیچکدام از مسئولان بالادستی، استانی و نظارتی مهم نبوده و نیست. اتفاقاً همین حقوقهای پایینِ جگر سوزی که منتشر کردید، نتیجۀ مدیریتهای اهمالکار و کمتحرکی است که در یازده سال گذشته، افرادی با یکمیزان سطح دانش، توانمندی، لیاقت و شناخت، توسط رؤسای سازمان بهزیستی و به پیشنهاد نمایندگان و تأیید استانداران وقت، انتخاب شدند. البته شاید در دستگاههای دیگر هم همین رویه صادق باشد، ولی انتظار میرود برای انتخاب مدیران این دستگاهِ خدمترسان به مردمی که همواره مظلومِ جامعه و به گفته سیاسیون، مردم کف جامعه هستند و توانی برای دفاع از خود ندارند، شرافت، انسانیت، عدالت و نهایت خداترسی را مدنظر داشت.
باید ریاست محترم سازمان، نمایندگان مردم و استاندار محترم استان مطلع باشند که حداقل در 15 سال گذشته هیچ کدام از کارکنانی که شایستگی و توانمندی مدیریت در دستگاههای مختلف استان را دارند، به عنوان گزینه نهایی مدیریت نبوده و نیستند. هرچند مزیت مهم اینگونه مدیریتهای ناکارآمد و بی خیال در استان ما، خرید و ارسال عسل، گردو، صنایع دستی، گیاهان کوهی، سکه و کارت هدیههای بانکی به سیاسیون و افراد تأثیرگذار است. هیچ تفاوتی در انتصابات مرتبط با دولتهای اصلاح طلب و اصولگرا وجود ندارد. چراکه تنها در استان ما است که در ایام انتخابات، نامزد اصولگرا از همنشینی با ته ماندههای اصلاح طلبی میرقصد و نامزد اصلاح طلب از نوشیدن قهوه با رفوزههای اصولگرا، بشکن میزند.
بیتردید همین شفافیت، مصداقی از زنگولۀ شیخِ داستان علامه دهخدا است. چرا که تجربۀ یازده سال گذشته و بیتفاوتی مسئولان دخیل در این افتضاح مدیریتی، زنگوله که نه بلکه شیپورِ خیانت در حق مردم است.
اطلاعات حقوق و مزایای مدیران بهزیستی کهگیلویه و بویراحمد که در سایت سازمان بهزیستی منتشر شد را اینجا بخوانید.
تو استان ک ب دنبال چی هستین فقیرل . تو این استان چیزی پیدا نمیکنید چون مدیران این استان اصلا بلد نیستن اعتبار و بودجه بیارن و جذب کنند یه مشت ردیف حقوقی براساس احکام پرسنلی هست و بودجه ای فراتر نمیارند که بخورند