تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳ ساعت ۰۲:۰۳
کد مطلب : ۴۹۴۹۰۱
یادداشت ارسالی:
آفت قبیلهگرایی در کهگیلویه و بویراحمد؛ زخم کهنهای که سد راه توسعه شده است
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛یادداشت ارسالی - کهگیلویه و بویراحمد، با تاریخ غنی و فرهنگ عشیرهای پویا، در بسیاری از عرصهها پتانسیل بالایی برای توسعه دارد.
اما یکی از بزرگترین موانع این استان، آفت قبیلهگرایی و عشیرهگرایی است که به شکل عمیقی در ساختارهای مدیریتی و سیاسی آن ریشه دوانده است. این مسئله که درگذشته بهعنوان نمادی از اتحاد و هویت اجتماعی مطرح بود، امروز به ابزاری برای انحصارطلبی و حذف شایستهسالاری تبدیل شده است.
آفت قبیلهگرایی؛ از انتخابات تا مدیریت
یکی از نمودهای بارز قبیلهگرایی در استان کهگیلویه و بویراحمد، تأثیر آن بر انتخابات مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی شهر و روستا است. در این استان، بعضی جریانها با جهتدهی منفعتطلبانه باعث میشوند رأیدهندگان اغلب بر اساس وابستگیهای قومی و قبیلهای تصمیم بگیرند، نه بر اساس برنامهها، تواناییها و کارنامه کاندیداها.
این وابستگیها سبب شده تا کسانی که حمایت قبیلهای گستردهای ندارند، حتی در صورت داشتن شایستگی و تخصص، از چرخه رقابت کنار گذاشته شوند.
متأسفانه، این آفت نهتنها در انتخابات، بلکه به شکل جدی در ساختارهای مدیریتی استان نیز نفوذ کرده است. شوراهای اسلامی شهر و روستا که وظیفه برنامهریزی و مدیریت امور محلی را بر عهده دارند، به عرصهای برای رقابتهای قبیلهای تبدیل شدهاند. این وضعیت نهتنها تصمیمگیریهای کلیدی را مختل کرده، بلکه روند توسعه محلی و منطقهای را نیز کند کرده است.
قبیلهگرایی و نهادهای کلیدی استان
بعضی از نهادهای مهم و کلیدی استان بهشدت تحتتأثیر قبیلهگرایی قرار گرفته، بهجای ایفای نقش در مسیر توسعه انسانی و اجتماعی، به میدان رقابتهای قبیلهای و باندی تبدیل شده است. عملکرد این نهادها که در آینده به طور دقیقتر به آن پرداخته خواهد شد، پیامدهای مخربی برای ساختار مدیریتی استان و اعتماد عمومی به همراه داشته است.
شوراهای اسلامی شهر و روستا نیز که میتوانند در نقش بازوهای توانمند برای توسعه محلی عمل کنند، بعضاً بانفوذ قبیلهگرایی به نهادی ناکارآمد و بعضاً مروج تبعیض تبدیل شدهاند. این شوراها که باید مأمنی برای عدالتمحوری باشند، در بسیاری از موارد به دلیل نفوذ قبیلهای از مسیر اصلی خود منحرف شدهاند.
پیامدهای قبیلهگرایی در استان
قبیلهگرایی بهعنوان یک آفت ساختاری، پیامدهای مخربی برای کهگیلویه و بویراحمد به همراه داشته است:
1. تضعیف شایستهسالاری: وقتی انتصابات و تصمیمگیریها بر اساس قومیت و نه توانایی افراد باشد، بهرهوری و کارآمدی نظام مدیریتی بهشدت کاهش مییابد.
2. مختلشدن مدیریت محلی: شوراهای اسلامی شهر و روستا، بهجای حل مسائل محلی، درگیر اختلافات و رقابتهای قبیلهای شدهاند.
3. افزایش تعارضات اجتماعی: اولویتدهی به قومیتها بهجای تخصص، تعارضات و شکافهای اجتماعی را تعمیق کرده و همبستگی عمومی را کاهش داده است.
4. کاهش اعتماد عمومی: مردم به این باور رسیدهاند که عدالت اجتماعی در تصمیمگیریها رعایت نمیشود و فرصتها بهصورت ناعادلانه توزیع میشود.
5. ایجاد مانع برای توسعه پایدار: قبیلهگرایی ظرفیتهای نخبگان را محدود کرده و مسیر رشد و پیشرفت استان را مسدود کرده است.
راهکارهایی برای عبور از بحران قبیلهگرایی
برای رفع این آفت و جلوگیری از گسترش آن، نیاز به اقداماتی فوری و بنیادین است:
تقویت شایستهسالاری: تمام انتصابات و تصمیمگیریها باید بر پایه شایستگی، تجربه و تخصص انجام شود. این موضوع نیازمند شفافیت و نظارت دقیق بر فرایندهای مدیریتی است.
اصلاح نقش شوراهای اسلامی: شوراها باید از وابستگیهای قبیلهای فاصله گرفته و با تمرکز بر توسعه محلی و رفع مشکلات واقعی مردم فعالیت کنند.
آموزش فرهنگی: نهادهای فرهنگی، رسانهها و نظام آموزشی باید فرهنگ عدالتمحوری و دوری از تعصبات قبیلهای را ترویج کنند.
حمایت از نخبگان: برای توسعه استان، باید فرصتهایی برابر برای تمامی نخبگان فراهم شود، بدون توجه به پیشینه قومی و قبیلهای آنان.
شفافیت در مدیریت: ایجاد یک نظام نظارتی کارآمد که بتواند از سوءاستفادههای قومی و باندی جلوگیری کند، ضروری است.
در پایان:
کهگیلویه و بویراحمد، استانی با ظرفیتهای بینظیر انسانی و طبیعی، نمیتواند با زنجیرهای قبیلهگرایی به سمت توسعه حرکت کند. نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضا شوراهای اسلامی، ادارات اجرایی و مدیریتی باید به مأمنی برای عدالت، شایستگی و تخصص تبدیل شوند.
اگرچه فرهنگ عشیرهای بخشی از هویت تاریخی این استان است، اما نباید به ابزاری برای انحصارطلبی و حذف شایستهسالاری تبدیل شود.
با اصلاح ساختارهای مدیریتی و تقویت شایستهسالاری، میتوان این آفت را مهار کرد و راه را برای توسعه پایدار، انسجام اجتماعی و رشد همهجانبه باز کرد.
------------------------------------------------------
پورنوشادی
قائم مقام ستاد فرهنگیان پزشکیان
اما یکی از بزرگترین موانع این استان، آفت قبیلهگرایی و عشیرهگرایی است که به شکل عمیقی در ساختارهای مدیریتی و سیاسی آن ریشه دوانده است. این مسئله که درگذشته بهعنوان نمادی از اتحاد و هویت اجتماعی مطرح بود، امروز به ابزاری برای انحصارطلبی و حذف شایستهسالاری تبدیل شده است.
آفت قبیلهگرایی؛ از انتخابات تا مدیریت
یکی از نمودهای بارز قبیلهگرایی در استان کهگیلویه و بویراحمد، تأثیر آن بر انتخابات مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی شهر و روستا است. در این استان، بعضی جریانها با جهتدهی منفعتطلبانه باعث میشوند رأیدهندگان اغلب بر اساس وابستگیهای قومی و قبیلهای تصمیم بگیرند، نه بر اساس برنامهها، تواناییها و کارنامه کاندیداها.
این وابستگیها سبب شده تا کسانی که حمایت قبیلهای گستردهای ندارند، حتی در صورت داشتن شایستگی و تخصص، از چرخه رقابت کنار گذاشته شوند.
متأسفانه، این آفت نهتنها در انتخابات، بلکه به شکل جدی در ساختارهای مدیریتی استان نیز نفوذ کرده است. شوراهای اسلامی شهر و روستا که وظیفه برنامهریزی و مدیریت امور محلی را بر عهده دارند، به عرصهای برای رقابتهای قبیلهای تبدیل شدهاند. این وضعیت نهتنها تصمیمگیریهای کلیدی را مختل کرده، بلکه روند توسعه محلی و منطقهای را نیز کند کرده است.
قبیلهگرایی و نهادهای کلیدی استان
بعضی از نهادهای مهم و کلیدی استان بهشدت تحتتأثیر قبیلهگرایی قرار گرفته، بهجای ایفای نقش در مسیر توسعه انسانی و اجتماعی، به میدان رقابتهای قبیلهای و باندی تبدیل شده است. عملکرد این نهادها که در آینده به طور دقیقتر به آن پرداخته خواهد شد، پیامدهای مخربی برای ساختار مدیریتی استان و اعتماد عمومی به همراه داشته است.
شوراهای اسلامی شهر و روستا نیز که میتوانند در نقش بازوهای توانمند برای توسعه محلی عمل کنند، بعضاً بانفوذ قبیلهگرایی به نهادی ناکارآمد و بعضاً مروج تبعیض تبدیل شدهاند. این شوراها که باید مأمنی برای عدالتمحوری باشند، در بسیاری از موارد به دلیل نفوذ قبیلهای از مسیر اصلی خود منحرف شدهاند.
پیامدهای قبیلهگرایی در استان
قبیلهگرایی بهعنوان یک آفت ساختاری، پیامدهای مخربی برای کهگیلویه و بویراحمد به همراه داشته است:
1. تضعیف شایستهسالاری: وقتی انتصابات و تصمیمگیریها بر اساس قومیت و نه توانایی افراد باشد، بهرهوری و کارآمدی نظام مدیریتی بهشدت کاهش مییابد.
2. مختلشدن مدیریت محلی: شوراهای اسلامی شهر و روستا، بهجای حل مسائل محلی، درگیر اختلافات و رقابتهای قبیلهای شدهاند.
3. افزایش تعارضات اجتماعی: اولویتدهی به قومیتها بهجای تخصص، تعارضات و شکافهای اجتماعی را تعمیق کرده و همبستگی عمومی را کاهش داده است.
4. کاهش اعتماد عمومی: مردم به این باور رسیدهاند که عدالت اجتماعی در تصمیمگیریها رعایت نمیشود و فرصتها بهصورت ناعادلانه توزیع میشود.
5. ایجاد مانع برای توسعه پایدار: قبیلهگرایی ظرفیتهای نخبگان را محدود کرده و مسیر رشد و پیشرفت استان را مسدود کرده است.
راهکارهایی برای عبور از بحران قبیلهگرایی
برای رفع این آفت و جلوگیری از گسترش آن، نیاز به اقداماتی فوری و بنیادین است:
تقویت شایستهسالاری: تمام انتصابات و تصمیمگیریها باید بر پایه شایستگی، تجربه و تخصص انجام شود. این موضوع نیازمند شفافیت و نظارت دقیق بر فرایندهای مدیریتی است.
اصلاح نقش شوراهای اسلامی: شوراها باید از وابستگیهای قبیلهای فاصله گرفته و با تمرکز بر توسعه محلی و رفع مشکلات واقعی مردم فعالیت کنند.
آموزش فرهنگی: نهادهای فرهنگی، رسانهها و نظام آموزشی باید فرهنگ عدالتمحوری و دوری از تعصبات قبیلهای را ترویج کنند.
حمایت از نخبگان: برای توسعه استان، باید فرصتهایی برابر برای تمامی نخبگان فراهم شود، بدون توجه به پیشینه قومی و قبیلهای آنان.
شفافیت در مدیریت: ایجاد یک نظام نظارتی کارآمد که بتواند از سوءاستفادههای قومی و باندی جلوگیری کند، ضروری است.
در پایان:
کهگیلویه و بویراحمد، استانی با ظرفیتهای بینظیر انسانی و طبیعی، نمیتواند با زنجیرهای قبیلهگرایی به سمت توسعه حرکت کند. نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضا شوراهای اسلامی، ادارات اجرایی و مدیریتی باید به مأمنی برای عدالت، شایستگی و تخصص تبدیل شوند.
اگرچه فرهنگ عشیرهای بخشی از هویت تاریخی این استان است، اما نباید به ابزاری برای انحصارطلبی و حذف شایستهسالاری تبدیل شود.
با اصلاح ساختارهای مدیریتی و تقویت شایستهسالاری، میتوان این آفت را مهار کرد و راه را برای توسعه پایدار، انسجام اجتماعی و رشد همهجانبه باز کرد.
------------------------------------------------------
پورنوشادی
قائم مقام ستاد فرهنگیان پزشکیان