تاریخ انتشار
جمعه ۲۰ تير ۱۴۰۴ ساعت ۲۳:۰۰
کد مطلب : ۵۰۱۷۴۱
تحریم اورانیوم روسیه: سلاح جدید آمریکا برای فشار بیسابقه بر کرملین؛
آیا ترامپ و پوتین واقعاً راهشان را از هم جدا کردهاند؟
۰
کبنا ؛سوزان بی گلاسر ستون نویس روزنامه نیویورکر و تحلیلگر ارشد نشریه فارن پالیسی.
به گزارش کبنا به نقل از فرارو، دونالد ترامپ این هفته سرانجام بهطور علنی ادعاهای ولادیمیر پوتین را «مزخرف» خواند؛ اگرچه هنوز مشخص نیست این تغییر موضع چه معنایی دارد. یکی از محتملترین دلایل این تغییر، اعتراف ترامپ به نکتهای است که مدتها برای دیگران روشن بود: پوتین او را بازی داده، در ظاهر از صلح سخن میگوید اما همزمان جنگ تجاوزکارانه روسیه علیه اوکراین را تشدید میکند.
ترامپ روز دوشنبه اعلام کرد که «به هیچ وجه از رئیسجمهور پوتین راضی نیست» و برخلاف نظر پنتاگون، ارسال محمولههای تسلیحاتی به اوکراین را از سر گرفت. یک روز پس از آن، در جلسه کابینه کاخ سفید با صراحت گفت: «پوتین کلی مزخرف به ما میگوید.» او تاکید کرد که در گفتوگوهای مکررشان در ماههای اخیر، پوتین «همیشه بسیار مؤدب است، اما در نهایت میبینی همهاش بیمعنی بوده است.»
پوتین در تله تحریمها؛ کنگره آمریکا آماده حمله اقتصادی به متحدان روسیه
بلافاصله پس از این اظهارات، هیئت تحریریه والاستریت ژورنال از «چرخش ترامپ در قبال پوتین» تمجید کرد و در پایتختهای اروپایی میشد نفسی از سر آسودگی شنید. در کییف، مقامات اوکراینی اگرچه با احتیاط، اما از این خبر استقبال کردند. در کنگره آمریکا نیز جمهوریخواهان این فرصت را غنیمت شمرده و اعلام کردند که قصد دارند بهزودی درباره طرحی دوحزبی با حمایت بیش از هشتاد سناتور رأیگیری کنند که به ترامپ اجازه میدهد تعرفهای تا سقف ۵۰۰ درصد بر کشورهای خریدار نفت، گاز یا اورانیوم روسیه اعمال کند.
چهارشنبه، جان تون، رهبر اکثریت سنا، از برنامه پیشبرد این لایحه خبر داد. لیندسی گراهام، مهمترین حامی طرح در سنا، اظهار داشت: «ترامپ آماده است تا ما وارد عمل شویم.» همان روز، من ( نویسنده) با ریچارد بلومنتال، سناتور دموکرات و طراح اصلی این طرح، که به همراه گراهام عازم دیدار با ولودیمیر زلنسکی و دیگر رهبران اروپایی بود، گفتگو کردم و از او پرسیدم: چه چیزی در رئیسجمهور تغییر کرده است؟ بلومنتال پاسخ داد: «با توجه به آنچه در ملأعام دیدهام و آنچه در جلسات خصوصی شنیدهام، او فهمیده که پوتین او و ایالات متحده را دستکم گرفته است. فکر میکنم ترامپ کاملاً احساس میکند مورد توهین قرار گرفته و پوتین همواره با وقتکشی و طفره، آمریکا را معطل کرده است.»

بلومنتال و گراهام هر دو این لایحه را بهعنوان «مجازاتی استخوانشکن» برای کشورهایی توصیف میکنند که به ماشین جنگی روسیه یاری میرسانند. بلومنتال در گفتوگوی ما تاکید کرد که به او اطلاع دادهاند پوتین چندین بار نگرانی خود را درباره این طرح در مکالمات خصوصی با ترامپ مطرح کرده است؛ موضوعی که نشان میدهد تصویب این لایحه میتواند رئیسجمهور روسیه را به نشستن پای میز مذاکره ترغیب کند.
با این حال، ترامپ تاکنون فراتر از اعلام اینکه «با جدیت» به این طرح میاندیشد، حمایت رسمی از آن نکرده است. او همچنین درخواست کمک نظامی جدیدی از کنگره برای اوکراین مطرح نکرده است؛ موضوعی که با پایان بسته ۱.۲۵ میلیارد دلاری کمکهای نظامی مصوب جو بایدن در اواخر دوره ریاستجمهوریاش، به زودی به یک بحران فوری تبدیل خواهد شد.
ترامپ و بازی دوگانه با پوتین؛ آیا این بار واقعاً تغییر موضع داده است؟
خطر اصلی این است که گرفتار توهمی شویم که گویی ترامپ کاری جز اعتراف به این واقعیت تلخ انجام نداده است: اینکه پوتین صرفاً به خاطر خواهشها و التماسهای ترامپ قصد ندارد جنگی را که خودش آغاز کرده، پایان دهد. البته مدتی طول کشید تا ترامپ بالاخره به این واقعیت بدیهی اذعان کند که توافق صلحی که وعده داده بود ظرف ۲۴ ساعت پس از بازگشت به قدرت به دست آید، پس از گذشت ۱۷۰ روز هنوز به وقوع نپیوسته است. اما آیا این به معنای آن است که ترامپ ناگهان به مدافع سرسخت آرمان اوکراین تبدیل شده است؟ آیا اکنون، چنانکه برخی چهرههای جریان راست سنتی جمهوریخواه انتظار دارند، تحریمها علیه روسیه را تشدید میکند، میلیاردها دلار سلاح به کییف ارسال مینماید و همگام با متحدان اروپایی آمریکا وارد میدان میشود؟
این همان سناریویی بود که بسیاری از تحلیلگران سیاست خارجی در ژانویه انتظار داشتند ترامپ آن را دنبال کند؛ راهکاری هوشمندانه برای به دست آوردن اهرم فشار جهت نشاندن پوتین پای میز مذاکره و در عین حال برهم زدن تصور رایجی که معتقد بود ترامپ آماده امتیازدهی به مسکوست. اما نه تنها این اتفاق نیفتاد، بلکه ترامپ مسیر کاملاً مخالفی را در پیش گرفت: پوتین را تحسین کرد، همسو با روسیه در شورای امنیت سازمان ملل رأی داد و رئیسجمهور اوکراین را در دفتر کاخ سفید مورد حمله لفظی قرار داد. اکنون سوال این است: سیاست واقعی ترامپ چیست؟ آیا واقعاً میتوان از رئیسی که به تغییر مواضع ناگهانی شهرت دارد، انتظار داشت این بار موضعش جدی و پایدار باشد؟
اول آمریکا یعنی چه؟ وقتی ترامپ هر روز تعریف جدیدی ارائه میدهد
شاید مهمترین دستاورد این ماجرا تا کنون، نه آشکار شدن نیات واقعی ترامپ نسبت به پوتین، بلکه نمایان شدن اختلال و سردرگمی عمیق درون دولت او باشد. وقتی خبر توقف ارسال سلاح به اوکراین توسط پنتاگون رسانهای شد، به نظر میرسید خود رئیسجمهور از این موضوع بیاطلاع است؛ موضوعی که تنها دو احتمال نگرانکننده را پیش روی ما میگذارد: یا ترامپ واقعاً از این تصمیم بیخبر بوده و پیت هگست، مجری سابق فاکسنیوز و وزیر دفاع کنونی، به تنهایی اختیار اتخاذ چنین تصمیم حساسی را داشته؛ یا اینکه ترامپ از این موضوع مطلع بوده اما حالا قصد دارد برخلاف واقعیت سخن بگوید. هیچیک از این سناریوها را نمیتوان نادیده گرفت.
واقعیت این است که ترامپ به هیچکس اعتماد ندارد؛ حتی به چهرههایی مانند پیت هگست یا البرج کولبی، معاونش در حوزه سیاست دفاعی، که خود را ایدئولوگهای دکترین «اول آمریکا» میدانند. آنها با قطع ارسال سلاح به اوکراین مطمئن بودند که خواست ترامپ را اجرا میکنند، اما فراموش کردند اصل بنیادین همکاری با او را یعنی «اول آمریکا» دقیقاً همان چیزی است که خود ترامپ در هر لحظه میخواهد.
ترامپ ماه گذشته، در اوج تنشها میان هواداران افراطیاش بر سر تهدید حمله به تأسیسات هستهای ایران؛ به مایکل شرر، خبرنگار آتلانتیک گفت: «آیا این اصطلاح ( اول آمریکا) پیش از من وجود نداشت، پس این من هستم که معنایش را تعیین میکنم.» و همان شب به ایران حمله کرد. تغییر جهت ناگهانی این هفته ترامپ در قبال روسیه نیز دقیقاً از همین جنس است. برای ترامپ، ایدئولوژی هرگز مهمترین چیز نبوده است؛ در حالی که در واشنگتن اغلب فقط همین اهمیت دارد.
آیا رابطه ترامپ و پوتین واقعاً به پایان رسیده است؟ در طول هفته مدام به یاد رابطه ترامپ با مربیاش یعنی روی کوهن، بودم؛ چهره محوری دوران مککارتیسم که به ترامپ جوان یاد داد چگونه بازی سخت قدرت را پیش ببرد. این دو روزگاری آنقدر نزدیک بودند که گاهی پنج بار در روز با هم تماس میگرفتند و ترامپ عکس کوهن را روی میز کارش قرار میداد. اما وقتی کوهن در سال ۱۹۸۴ به ایدز مبتلا شد، ترامپ حتی در مراسم تدفینش هم حضور نیافت. با این حال، بعدها بارها ترامپ دلتنگ همان توصیههای صریح و بیپرده کوهن شد. نکته اصلی این است: برای ترامپ هیچچیز ابدی نیست؛ جز منافع شخصی خودش. این اولین و بنیادیترین درس ترامپ است، چه در عرصه ژئوپلیتیک و چه در هر حوزه دیگری؛ درسی که هنوز بسیاری آن را درنیافتهاند.
برای پیگیری اخبار و تحلیلهای بیشتر، کانال خبری کبنا نیوز را دنبال کنید: @kebnanewsir
به گزارش کبنا به نقل از فرارو، دونالد ترامپ این هفته سرانجام بهطور علنی ادعاهای ولادیمیر پوتین را «مزخرف» خواند؛ اگرچه هنوز مشخص نیست این تغییر موضع چه معنایی دارد. یکی از محتملترین دلایل این تغییر، اعتراف ترامپ به نکتهای است که مدتها برای دیگران روشن بود: پوتین او را بازی داده، در ظاهر از صلح سخن میگوید اما همزمان جنگ تجاوزکارانه روسیه علیه اوکراین را تشدید میکند.
ترامپ روز دوشنبه اعلام کرد که «به هیچ وجه از رئیسجمهور پوتین راضی نیست» و برخلاف نظر پنتاگون، ارسال محمولههای تسلیحاتی به اوکراین را از سر گرفت. یک روز پس از آن، در جلسه کابینه کاخ سفید با صراحت گفت: «پوتین کلی مزخرف به ما میگوید.» او تاکید کرد که در گفتوگوهای مکررشان در ماههای اخیر، پوتین «همیشه بسیار مؤدب است، اما در نهایت میبینی همهاش بیمعنی بوده است.»
پوتین در تله تحریمها؛ کنگره آمریکا آماده حمله اقتصادی به متحدان روسیه
بلافاصله پس از این اظهارات، هیئت تحریریه والاستریت ژورنال از «چرخش ترامپ در قبال پوتین» تمجید کرد و در پایتختهای اروپایی میشد نفسی از سر آسودگی شنید. در کییف، مقامات اوکراینی اگرچه با احتیاط، اما از این خبر استقبال کردند. در کنگره آمریکا نیز جمهوریخواهان این فرصت را غنیمت شمرده و اعلام کردند که قصد دارند بهزودی درباره طرحی دوحزبی با حمایت بیش از هشتاد سناتور رأیگیری کنند که به ترامپ اجازه میدهد تعرفهای تا سقف ۵۰۰ درصد بر کشورهای خریدار نفت، گاز یا اورانیوم روسیه اعمال کند.
چهارشنبه، جان تون، رهبر اکثریت سنا، از برنامه پیشبرد این لایحه خبر داد. لیندسی گراهام، مهمترین حامی طرح در سنا، اظهار داشت: «ترامپ آماده است تا ما وارد عمل شویم.» همان روز، من ( نویسنده) با ریچارد بلومنتال، سناتور دموکرات و طراح اصلی این طرح، که به همراه گراهام عازم دیدار با ولودیمیر زلنسکی و دیگر رهبران اروپایی بود، گفتگو کردم و از او پرسیدم: چه چیزی در رئیسجمهور تغییر کرده است؟ بلومنتال پاسخ داد: «با توجه به آنچه در ملأعام دیدهام و آنچه در جلسات خصوصی شنیدهام، او فهمیده که پوتین او و ایالات متحده را دستکم گرفته است. فکر میکنم ترامپ کاملاً احساس میکند مورد توهین قرار گرفته و پوتین همواره با وقتکشی و طفره، آمریکا را معطل کرده است.»

بلومنتال و گراهام هر دو این لایحه را بهعنوان «مجازاتی استخوانشکن» برای کشورهایی توصیف میکنند که به ماشین جنگی روسیه یاری میرسانند. بلومنتال در گفتوگوی ما تاکید کرد که به او اطلاع دادهاند پوتین چندین بار نگرانی خود را درباره این طرح در مکالمات خصوصی با ترامپ مطرح کرده است؛ موضوعی که نشان میدهد تصویب این لایحه میتواند رئیسجمهور روسیه را به نشستن پای میز مذاکره ترغیب کند.
با این حال، ترامپ تاکنون فراتر از اعلام اینکه «با جدیت» به این طرح میاندیشد، حمایت رسمی از آن نکرده است. او همچنین درخواست کمک نظامی جدیدی از کنگره برای اوکراین مطرح نکرده است؛ موضوعی که با پایان بسته ۱.۲۵ میلیارد دلاری کمکهای نظامی مصوب جو بایدن در اواخر دوره ریاستجمهوریاش، به زودی به یک بحران فوری تبدیل خواهد شد.
ترامپ و بازی دوگانه با پوتین؛ آیا این بار واقعاً تغییر موضع داده است؟
خطر اصلی این است که گرفتار توهمی شویم که گویی ترامپ کاری جز اعتراف به این واقعیت تلخ انجام نداده است: اینکه پوتین صرفاً به خاطر خواهشها و التماسهای ترامپ قصد ندارد جنگی را که خودش آغاز کرده، پایان دهد. البته مدتی طول کشید تا ترامپ بالاخره به این واقعیت بدیهی اذعان کند که توافق صلحی که وعده داده بود ظرف ۲۴ ساعت پس از بازگشت به قدرت به دست آید، پس از گذشت ۱۷۰ روز هنوز به وقوع نپیوسته است. اما آیا این به معنای آن است که ترامپ ناگهان به مدافع سرسخت آرمان اوکراین تبدیل شده است؟ آیا اکنون، چنانکه برخی چهرههای جریان راست سنتی جمهوریخواه انتظار دارند، تحریمها علیه روسیه را تشدید میکند، میلیاردها دلار سلاح به کییف ارسال مینماید و همگام با متحدان اروپایی آمریکا وارد میدان میشود؟
این همان سناریویی بود که بسیاری از تحلیلگران سیاست خارجی در ژانویه انتظار داشتند ترامپ آن را دنبال کند؛ راهکاری هوشمندانه برای به دست آوردن اهرم فشار جهت نشاندن پوتین پای میز مذاکره و در عین حال برهم زدن تصور رایجی که معتقد بود ترامپ آماده امتیازدهی به مسکوست. اما نه تنها این اتفاق نیفتاد، بلکه ترامپ مسیر کاملاً مخالفی را در پیش گرفت: پوتین را تحسین کرد، همسو با روسیه در شورای امنیت سازمان ملل رأی داد و رئیسجمهور اوکراین را در دفتر کاخ سفید مورد حمله لفظی قرار داد. اکنون سوال این است: سیاست واقعی ترامپ چیست؟ آیا واقعاً میتوان از رئیسی که به تغییر مواضع ناگهانی شهرت دارد، انتظار داشت این بار موضعش جدی و پایدار باشد؟
اول آمریکا یعنی چه؟ وقتی ترامپ هر روز تعریف جدیدی ارائه میدهد
شاید مهمترین دستاورد این ماجرا تا کنون، نه آشکار شدن نیات واقعی ترامپ نسبت به پوتین، بلکه نمایان شدن اختلال و سردرگمی عمیق درون دولت او باشد. وقتی خبر توقف ارسال سلاح به اوکراین توسط پنتاگون رسانهای شد، به نظر میرسید خود رئیسجمهور از این موضوع بیاطلاع است؛ موضوعی که تنها دو احتمال نگرانکننده را پیش روی ما میگذارد: یا ترامپ واقعاً از این تصمیم بیخبر بوده و پیت هگست، مجری سابق فاکسنیوز و وزیر دفاع کنونی، به تنهایی اختیار اتخاذ چنین تصمیم حساسی را داشته؛ یا اینکه ترامپ از این موضوع مطلع بوده اما حالا قصد دارد برخلاف واقعیت سخن بگوید. هیچیک از این سناریوها را نمیتوان نادیده گرفت.
واقعیت این است که ترامپ به هیچکس اعتماد ندارد؛ حتی به چهرههایی مانند پیت هگست یا البرج کولبی، معاونش در حوزه سیاست دفاعی، که خود را ایدئولوگهای دکترین «اول آمریکا» میدانند. آنها با قطع ارسال سلاح به اوکراین مطمئن بودند که خواست ترامپ را اجرا میکنند، اما فراموش کردند اصل بنیادین همکاری با او را یعنی «اول آمریکا» دقیقاً همان چیزی است که خود ترامپ در هر لحظه میخواهد.
ترامپ ماه گذشته، در اوج تنشها میان هواداران افراطیاش بر سر تهدید حمله به تأسیسات هستهای ایران؛ به مایکل شرر، خبرنگار آتلانتیک گفت: «آیا این اصطلاح ( اول آمریکا) پیش از من وجود نداشت، پس این من هستم که معنایش را تعیین میکنم.» و همان شب به ایران حمله کرد. تغییر جهت ناگهانی این هفته ترامپ در قبال روسیه نیز دقیقاً از همین جنس است. برای ترامپ، ایدئولوژی هرگز مهمترین چیز نبوده است؛ در حالی که در واشنگتن اغلب فقط همین اهمیت دارد.
آیا رابطه ترامپ و پوتین واقعاً به پایان رسیده است؟ در طول هفته مدام به یاد رابطه ترامپ با مربیاش یعنی روی کوهن، بودم؛ چهره محوری دوران مککارتیسم که به ترامپ جوان یاد داد چگونه بازی سخت قدرت را پیش ببرد. این دو روزگاری آنقدر نزدیک بودند که گاهی پنج بار در روز با هم تماس میگرفتند و ترامپ عکس کوهن را روی میز کارش قرار میداد. اما وقتی کوهن در سال ۱۹۸۴ به ایدز مبتلا شد، ترامپ حتی در مراسم تدفینش هم حضور نیافت. با این حال، بعدها بارها ترامپ دلتنگ همان توصیههای صریح و بیپرده کوهن شد. نکته اصلی این است: برای ترامپ هیچچیز ابدی نیست؛ جز منافع شخصی خودش. این اولین و بنیادیترین درس ترامپ است، چه در عرصه ژئوپلیتیک و چه در هر حوزه دیگری؛ درسی که هنوز بسیاری آن را درنیافتهاند.
برای پیگیری اخبار و تحلیلهای بیشتر، کانال خبری کبنا نیوز را دنبال کنید: @kebnanewsir