کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

فاجعه برای حاشیه‌نشینان خزر؛ نابودی تالاب انزلی تا سال ۱۴۴۰

31 فروردين 1404 ساعت 11:48

تالاب انزلی در کنار کوه پسماندهای دفن تلنبار شده، حالا به مسئله اول محیط‌زیست گیلان تبدیل شده و جان نیمه آن هرروز بیش‌ازپیش رو به زوال می‌رود.


تالاب انزلی در کنار کوه پسماند‌های دفن تلنبار شده، حالا به مسئله اول محیط‌زیست گیلان تبدیل شده و جان نیمه آن هرروز بیش‌ازپیش رو به زوال می‌رود. این را آمار‌هایی مستند ثابت می‌کنند؛ آمار‌هایی که نشان می‌دهند پساب جمعیت یک میلیون گیلانی به تالاب انزلی ریخته می‌شود و به این رقم باید سموم کشاورزی را هم اضافه کرد. ورود ۱۵ هزار مترمکعب از فاضلاب شهرک صنعتی و پساب رشت، انزلی، صومعه‌سرا، خمام، ماسال، فومن و ۷۰۰ روستا و تبدیل شدن آن به محلی برای دفن رسوبات تنها بخشی از وضعیت سیاه این روز‌های تالاب انزلی است که یکی از مهم‌ترین اکوسیستم‌های تالابی خاورمیانه، اما رو به مرگ است. 
به گزارش هم میهن، بخشی از دلیل انباشت رسوبات، به‌دلیل اتفاقاتی در بالادست است؛ تحلیل عرصه‌های جنگلی و مرتعی و برداشت بی‌رویه شن و ماسه از بستر رودخانه‌ها نرخ فرسایش را تشدید کرده و باعث افزایش حجم رسوبات شده است و حالا در پیک‌های سیلابی این رسوبات به‌سمت تالاب منتقل می‌شوند. به غیر از این، آمار‌های دیگری هم از وضعیت تالاب در دسترس است؛ مثل ورود پساب ۲۳۰ هزار هکتار شالیزار به آن. این تالاب با ۲۰ هزار هکتار وسعت، معادل یک‌میلیارد مترمکعب رسوبات دارد؛ درحالی‌که سازمان بنادر سالیانه حداکثر ۳۰ میلیون مترمکعب بیشتر نمی‌تواند لایروبی کند.
در کنار رسوبات و فاضلاب، برداشت گسترده چوب و از بین رفتن گونه‌های حیوانی و جانوری آن را هم باید اضافه کرد. میانگین اجرای طرح‌های آب و فاضلاب در ایران ۶۶ درصد است، اما در گیلان که سطح بالایی از آب‌های زیرزمینی در معرض آلوده‌شدن را در اختیار دارد، این رقم حدود ۲۶ درصد است. مدتی پیش هادی حق‌شناس، استاندار گیلان درباره وضعیت این تالاب هشدار داد و اعلام کرد که برای احداث تصفیه‌خانه در شهرستان‌های رشت، صومعه‌سرا و انزلی رقمی نزدیک به ۳۰۰ میلیون دلار یعنی ۲۰ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز است.
حالا این تصویری روشن‌تر از روز‌هایی است که بر این تالاب می‌گذرد و بهانه‌ای شد برای برگزاری شب انزلی در فرهنگسرای ارسباران تهران. مجله بخارا و ماهنامه صنوبر در ادامه شب‌های فرهنگی خود مراسمی به‌نام این تالاب اختصاص دادند و کنشگران و پژوهشگرانی مانند آلن پطروسیان، علیرضا برازجانی، سعید نادری، پونه نیکوی، محمدکهنسال، علی دهباشی و مانیا شفاهی درباره آخرین وضعیت تالاب گفتند. 
سخنران اول این نشست آلن پطروسیان، بنیان‌گذار نهضت پرنده‌نگری تالاب انزلی بود که مدتی پیش کارزار «توقف مجوز شکار پرندگان مهاجر در تالاب انزلی» را به راه انداخته بود؛ موضوعی که در این نشست هم به آن پرداخت و از نتیجه صدور مجوز شکار بر کاهش تعداد پرندگان مهاجر این تالاب گفت و توضیح داد، تالاب انزلی که هرساله در فصل پاییز و زمستان میزبان پرندگان زمستان‌گذرانی است، چطور تحت تاثیر این شرایط قرار گرفته است: «یکی از پرجمعیت‌ترین پرندگان مهاجر این تالاب، خوتکای اوراسیایی و ابروسفید است.
تعداد این پرنده در پهنه اصلی تالاب انزلی که بخش کوچکی از حوضه آبریز آن است، دو هزار فرد بود، اما با مجوز شکاری که امسال بعد از پنج سال و بدون بازنگری در قوانین و تامین نیروی انسانی کافی برای محیط‌زیست و تجهیزات لجستیک صادر شد، به راحتی جان تمام این پرندگان از دست رفت. نمونه دیگری از این پرندگان زمستان‌گذران این تالاب، پلیکان پا خاکستری است که از ۱۸۰ تا دو متر و ۲۹ سانتی‌متر قد دارد؛ پرنده پُرابهتی که نزدیک به انقراض جهانی است و گاهی بین پرندگان مجاز، حتی به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم کشته می‌شود.»
او از یک پرنده مهاجر دیگر هم گفت که نام‌اش سلیم طوقی کوچک است و در فصل بهار سه هزار کیلومتر از آسیای مرکزی و شرقی به تالاب انزلی و سواحل دریای کاسپین مهاجرت و درون ماسه، تخم‌گذاری می‌کند و بعد از شش‌ماه همراه با جوجه‌اش به سمت آفریقا مهاجرت معکوس می‌کند. این پرنده مانند پرستوی دریایی تیره است که از آفریقا به این تالاب مهاجرت می‌کند، اما آنها هم در معرض خطر قرار دارند.
پطروسیان از عامل کشنده دیگر این تالاب، یعنی سنبل آبی گفت و توضیح داد: «حداقل یک‌سوم تالاب انزلی با این ابهت را گیاه غیربومی سنبل آبی مورد حمله قرار داده و اولین آسیبی است که این روز‌ها از آن صحبت می‌شود. ما آمدیم که ظرفیت‌های بی‌مانند تالاب رویایی انزلی را به رخ سایر ایرانیان و جهانیان بکشیم؛ چون عضوی از گنجینه طبیعی و فرهنگی ایران است.»
در ادامه این مراسم محمد نادری، عضو هیئت‌علمی گروه محیط‌زیست دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان هم از آسیب‌های وارد شده به این تالاب گفت؛ تالابی که از نظر تنوع زیستی بسیار متکثر است و شامل رده‌های مختلف گیاهی و جانوری است. او معتقد است، در جریان اقداماتی که برای بهبود شرایط تالاب انزلی صورت گرفته، دوباره‌کاری‌های زیادی انجام شده و نقص‌های زیادی وجود دارد که یکی از آنها نداشتن شناخت دقیق از گونه‌هاست: «حدود ۷۵ تا ۱۰۰ سال مطالعه آکادمیک درباره تالاب انزلی وجود دارد با این حال در مطالعه‌ای که درباره پستانداران تالاب داشتیم، بعضی از گونه‌ها مثل یک نوع خفاش برای اولین‌بار ثبت شد؛ نمونه‌ای که بسیاری از محققان می‌گفتند سال‌هاست از منطقه کاسپین عبور کرده است.
تالاب در منطقه کاسپین در تاریخ تکاملی تاکسون‌ها بسیار نقش دارد و برای دنیا هم بسیار ارزشمند است. در جریان مطالعات ما هم یک گونه گربه‌وحشی برای اولین‌بار از منطقه کاسپین گزارش شد. همه این موارد نشان می‌دهد که هنوز نتوانستیم تالابی که در میان چهار شهر بزرگ قرار دارد و ۱۰۰ سال داده برای آن وجود دارد، به خوبی بشناسیم.»
به گفته او بدون شناخت دقیق از تالاب نمی‌توان برنامه‌های احیای آن را پیش برد: «مجموعه تالاب انزلی بسیار متنوع و شامل بیش از ۲۰۰ گونه پرنده بسیار تاثیرگذار است و یکی از ۱۰۵ هات اسپات مهاجرت پرندگان در خاورمیانه شناخته می‌شود. این مجموعه پیچیده و شگرف، نه‌تنها از نظر تکاملی، بلکه برای ثبات اکولوژیک منطقه بسیار مهم است و از نظر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هم بسیار مهم است.»
نادری توضیح داد که این مجموعه به دلایل مختلفی وضعیت نامساعدی دارد؛ از مدیریت نشدن حوضه آبریز بالادست، تخریب مداوم و ورود رسوبات و فاضلاب‌ها تا سنبل آبی: «ما تعداد زیادی گونه بیگانه در تاکسون‌های مختلف داریم. نمونه آن سنبل آبی است که سال ۹۴ طی پروژه‌ای که مربوط به بررسی پستانداران تالاب بود، مشاهده و به سازمان محیط‌زیست اعلام شد.
تا حدود سال ۹۷ تا حدی از میزان این گونه در تالاب کاهش پیدا کرد، اما به دلایلی که هنوز مشخص نیست، از سال ۹۸ این طرح رها شد و پیگیری‌ها نتیجه نداد. این گونه بسیار عجیب است و جزو ۱۰ گونه بدترین گونه‌های گیاهی مهاجم جهان محسوب می‌شود و رشد بسیار سریعی دارد که اگر شرایط برای رشد آن مهیا باشد، در هر هکتار تا ۵۰۰ تن هم می‌تواند رشد کند. در حال حاضر همه تالاب آلوده به این گونه است و برآورد شده است که در هر هکتار از آن ۱۵۰ تن سنبل آبی وجود دارد.» 
امید برای تعویق مرگ تالاب
علیرضا میرزاجانی، عضو پژوهشکده آبزی‌پروری آب‌های داخلی (انزلی) هم مهمان دیگر این مراسم بود و از آخرین وضعیت آبزیان باقی‌مانده در این تالاب گفت. او تاکید کرد که تالاب انزلی هم مثل سایر اکوسیستم‌های تالابی دنیا در معرض نابودی است و می‌توان گفت بسیاری از ابعاد آبی خود را از دست داده و مسیر تباهی خود را بسیار سریع‌تر از آنچه باید، طی کرده است: «تالاب ۲۵۰ سال پیش در بهترین وضعیت خود قرار داشت ولی پیش‌بینی می‌شود که تا سال ۱۴۴۰ نابود و به یک تالاب فصلی تبدیل شود و به این ترتیب دیگر ویژگی‌های این تالاب را در شمال کشور نخواهیم داشت.
تالاب به اکوسیستم دریای خزر متصل است و می‌تواند از همه جهات روی آن تاثیرگذار باشد. در دهه ۳۰ شمسی بیشترین ذخایر ماهی از این تالاب صید می‌شد که حدود ۱۱ هزار تن و براساس آمار رسمی حدود هفت یا هشت هزار تن برآورد می‌شد. این میزان صید بیشتر مربوط به ماهیان دریای خزر بود که ارزش غذایی بالایی دارند. امروز با قطع ارتباط تالاب با دریای انزلی نه‌تنها گستره آن کاهش پیدا کرده، بلکه ماهیان آن هم در معرض خطر قرار گرفته است. گونه‌هایی که از نظر ژنتیکی و اقتصادی بسیار ارزشمندند.»
میرزاجانی اضافه کرد که امروز صید ماهی در تالاب انزلی به ماهیان هرز محدود شده است؛ ماهیانی مانند کاراس که غیراقتصادی محسوب می‌شوند. به گفته او، ماهیانی مثل کپور و اردک‌ماهی سهم بسیار ناچیزی به نسبت گذشته دارند و میزان صید از تالاب در حال حاضر به حدود ۹۴ تا ۹۵ تن رسیده است. «در گذشته حدود هزار صیاد در تالاب داشتیم و امروز به کمتر از ۸۰ نفر رسیده است و میزان صید آنقدر کم است که نمی‌توان دیگر آن را به‌عنوان یک شغل در نظر گرفت. این واقعیت است، سیاه‌نمایی نیست.» این آخرین وضعیت صیادی در تالاب است که میرزاجانی از آن می‌گوید.
او اضافه کرد، تحقیقات ۳۰ تا ۴۰ ساله‌ای درباره آبزیان این تالاب وجود دارد و نشان می‌دهد که چه تغییراتی در همه گروه‌های اکولوژی تالاب رخ داد: «در سال‌ها پیش ما گونه شنگ را در همه جای تالاب داشتیم، اما امروز تعداد آن کاهش پیدا کرده است؛ چون اکوسیستم تالاب در حال نابودی است و تبدیل به یک‌سری آبراهه و باریکه‌های آبی شده و ارزش تالابی خود را از لحاظ گستره از دست داده است.
تنها ۵۰ درصد گونه‌هایی که در دهه ۷۰ شمسی در تالاب موجود بود، باقی مانده‌اند. برخی از گونه‌های پلانگتونی هم تغییر گونه‌ای داده‌اند که قبلاً گونه‌ای خوش‌خوراک برای ماهی‌ها محسوب می‌شدند، اما امروز بیانگر شرایط نامطلوب آب تالاب‌اند. نه‌تنها پلانگتون‌ها بلکه جانوران بی‌مهره هم چنین شاخص‌هایی را به ما نشان می‌دهند. در گذشته این منابع، ارزش‌های غذایی بسیاری برای طبقات بالای اکولوژی تالاب مانند ماهی‌ها داشتند، اما امروز به نمایه‌ای از آلودگی تالاب تبدیل شده‌اند.
درشت بی‌مهرگان و بعضی از این گونه‌ها تحمل شرایط سخت محیط‌زیستی را دارند، اما آلودگی در بعضی از بخش‌های تالاب به‌حدی رسیده که مرگ گروهی این موجودات را به دنبال داشته است «ما در بازه زمانی اردیبهشت تا مردادماه شاهد چنین فجایعی هستیم. این اتفاق نه‌تنها در گروه درشت بی‌مهرگان پنهان از دید، بلکه در جمعیت ماهی‌ها نیز رخ می‌دهد و ماهی‌های ۱۰ تا ۱۲ کیلویی در بعضی از بخش‌ها تلفات انبوه دارند.»
او تاکید کرد که کیفیت آب تالاب به حدی کاهش پیدا کرده که دیگر نمی‌توان پرورش ماهی یا رهاسازی ماهی را برای احیای جمعیت ماهیان دریای خزر انجام داد و این روند به معنی فاجعه اقتصادی برای همه حاشیه‌نشینان دریای خزر است: «ورود گیاه سنبل آبی به تالاب، روی جمعیت سایر آبزیان تاثیر کاملاً منفی داشته و حالا زیر پوشش این گیاه هیچ نوع موجودی دیده نمی‌شود. در سال ۱۴۰۲ تراکم این گیاه ۱۵۰ تن در هکتار برآورده شده است. ما برنامه‌ای برای کنترل آن ارائه کردیم، اما عملی نشد و رشد انفجاری آن اتفاق افتاد.»
او امیدوار بود برنامه‌ریزی دقیق برای تالاب باعث شود که مرگ و زوال آن کمی به تعویق بیفتد؛ چون مطالعات دقیق پژوهشگران از کاهش میزان ذخایر ماهی خبر می‌دهند: «اگر دریای خزر احیا شود، این مرگ می‌تواند تا سال ۱۴۸۰ به تعویق بیفتد. با برخی اقدامات و تامین تجهیزات لجستیک و ابزارآلات می‌توان بخش‌هایی از آن را نجات داد، به‌خصوص بخش غربی که هنوز اندکی زنده است و از حدود هفت هزار هکتاری که دو، سه سال پیش بود، الان به سه هزار هکتار رسیده است. در حوضه آبخیز با در اختیار قرار دادن یک بودجه منظم می‌توان اقداماتی انجام داد که از ورود آلودگی به تالاب جلوگیری کرد، کار‌هایی که کمک می‌کند اداره‌های کشاورزی که مسئول حفاظت از آن هستند به تالاب ضربه نزنند و آب را برای فعالیت‌های کشاورزی برداشت نکنند؛ آبی که آلوده است و وارد محصولات می‌شود.»
بار سنگین جمعیت در استان
محمد کهنسال، فعال محیط‌زیست استان گیلان هم در این مراسم از کیفیت و کمیت آب تالاب گفت و توضیح داد که جمعیت انسانی عامل تشدید فاضلاب، رسوبات و آلودگی‌هاست و سال‌ها پیش درباره آن هشدار داده شده بود؛ نمونه آن مطالعه کیمبال‌ها حدود ۵۰ سال پیش است که یکی از مهم‌ترین پیشنهاداتش برای حفاظت و احیای تالاب، جلوگیری از افزایش جمعیت در حوزه تالاب انزلی بود، پیشنهادی که مورد توجه قرار نگرفت «در بازه زمانی سال‌های ۵۵ تا ۹۵ شمسی، جمعیت استان گیلان ۶۰ درصد و جمعیت حوضه تالاب که ۲۵ درصد مساحت استان را در برمی‌گیرد هم دوبرابر شد. ما در حال حاضر دوبرابر متوسط جمعیت استان را در حوزه تالاب داریم و این یعنی بار سنگین آلودگی. استان گیلان بعد از تهران و البرز، سومین استان از نظر تراکم جمعیت است و احتمالاً در آمارگیری سال آینده تراکم جمعیت بیش از آنچه تصور می‌کنیم به دست خواهد آمد.»
کهنسال تاکید کرد که این آمار‌ها تنها مربوط به جمعیت ساکن و دائمی است و میزان جمعیتی که روزانه در حوضه تالاب رفت‌وآمد می‌کنند، به بار آلودگی اضافه می‌کنند: «شهر رشت به‌عنوان مرکز استان و بزرگترین شهر البرز شمالی در حوزه تالاب قرار دارد، عمده مراکز اداری، درمانی، آموزشی، تفریحی، گردشی و بازار و بخش عمده‌ای از صنایع هم در این محدوده حضور دارند و نشان می‌دهد که جمعیت روز تفاوت زیادی با جمعیت شب دارد که هم فاضلاب تولید می‌کنند، هم پسماند.
علاوه بر این ما شرکت چوکا را هم در مجارت این حوضه داریم که به‌عنوان بزرگترین شرکت چوب و کاغذ در این محدوده فعالیت می‌کند. یکی از منابع اصلی تامین چوب این شرکت، جنگل‌های همین تالاب است؛ رویه‌ای که آسیب زیادی به آن وارد کرده و فرسایش خاک زیادی به دنبال داشته است. ما یکی از پهناورترین دشت‌های کشاورزی البرز شمالی را داریم که در حوضه تالاب است و آنجا مقادیر بسیار زیادی کود و سم در قالب زهاب کشاورزی به تالاب انزلی وارد می‌شود. علاوه بر اینکه قطب‌هایی هم در زمینه دامداری سنتی داریم. یکی از دو کلنی اصلی پرورش صنعتی طیور استان هم در مجاورت تالاب قرار دارد و همه این شرایط نشان می‌دهد در ۴۰ سال گذشته نه‌تنها به مطالعات پیشین توجه نشده، بلکه دقیقاً در جهت معکوس آن عمل کردیم.» 
کهنسال از چهار چالش عمده در زمینه کمیت آب تالاب انزلی گفت و توضیح داد که چطور شرایط تالاب را تغییر داده‌اند. به گفته او اولین چالش، تغییر اقلیم است که تالاب را با کاهش و تغییر رژیم بارش روبه‌رو کرده است. چالش دوم هم به رشد فزاینده گیاهان حتی گونه‌های بومی برمی‌گردد که دلیل آن وجود مواد آلی زیاد در تالاب است و شرایط را برای تعریق بیشتر و درنتیجه از دست رفتن بیشتر آب تالاب فراهم کرده است. 
به گفته او، عامل سوم در زمینه کاهش کمیت آب تالاب به گیاهان غیربومی برمی‌گردد و نمونه آن سنبل آبی است که باعث تشدید تبخیر سطحی می‌شود. عوامل دوم و سوم با خزان خود میزان رسولات داخل تالابرا هم افزایش می‌دهند. کهنسال ادامه داد که عامل چهارم هم به پایین آمدن تراز کاسپین برمی‌گردد که امروز بزرگترین چالش ماست و مهم‌ترین تاثیر آن از بین بردن فرصت خودپالایی تالاب است: «در کف تالاب، پستی و بلندی‌هایی وجود دارد. در این شرایط وقتی تراز آب کاسپین بالا و سطح آب تالاب هم بالا باشد و گل‌ولای هم وارد شود، رسوب‌گذاری در گسترده بیشتری صورت می‌گیرد و ارتفاع آن کم است. اگر تراز آب پایین باشد و بخشی از تالاب به‌صورت جزیره‌ای دیده شود، لایروبی فقط در آبراهه‌ها صورت می‌گیرد و گسترده رسوب‌گذاری بیشتر می‌شود.
در این شرایط آن کف‌هایی که قبلاً زیر آب بودند، به منبع قابل رسوب تبدیل می‌شوند. به همین علت در چندسال اخیر مدام لایروبی انجام می‌شود، اما بعد از یک باران شدید، آبراهه‌ها دوباره پر می‌شوند. به نظر می‌رسد باتوجه به اینکه پسروی آب دریای خزر ادامه دارد، ما در هر طرحی برای تالاب باید این موضوع را هم درنظر بگیریم. اگر بتوانیم این راهکار‌ها را عملی کنیم، نه‌تنها می‌توان مرگ تالاب را به تعویق انداخت، بلکه می‌توانیم لنگرگاه انزلی را به‌عنوان تنها بندر قابل کشتیرانی در جنوب دریای کاسپین حفظ کنیم.»
حفاظت ۳۳ درصدی
حد بستر تالاب، آنچه الان وزارت نیرو مصوب کرده است ۲۳ هزار و ۵۰۰ هکتار است. محدوده اکولوژیک تالاب ۲۵ هزار و ۴۸۵ هکتار است و حوضه آبخیز آن سه هزار ۶۱۰ کیلومتر مربع است و هشت شهرستان، ۱۳ شهر و ۷۶۸ روستا را در برمی‌گیرد. درمجموع ۳۳ درصد تالاب حفاظت شده است و دسترسی‌های عظیمی از مردم به باقی سطح آن وجود دارد و رفت‌وآمد و مداخلات گسترده عمومی در آن اتفاق می‌افتد. 
نسیم طواف‌زاده، کنشگر محیط‌زیستی استان گیلان و عضو موسسه سبزکاران در این مراسم توضیح داد، حتی کسانی که در شهر‌های دورتر زندگی می‌کنند هم از شرایط تالاب تاثیر می‌گیرند و سطح گستردگی آثار آن پیچیده است. سازمان‌های مردم‌نهاد در حوزه آگاهی‌رسانی جوامع محلی در شهر‌های مجاور و حوزه انزلی اقدامات زیادی انجام داده‌اند و یکی از این اقدامات توانست منجر به تصویب آیین‌نامه حفاظت از تالاب شود. در حوزه ترویج و ظرفیت‌سازی هم سازمان‌های مردم‌نهاد استان فعالیت‌های گسترده‌ای انجام دادند. برنامه‌های کشاورزی پایدار هم توسط جهاد کشاورزی انجام می‌شود، اما گستردگی زیادی ندارد.
کمیته‌ای که بی‌دستاورد ماند
آنچه تا امروز به‌عنوان حد بستر تالاب از سوی وزارت نیرو مصوب شده ۲۳ هزار و ۵۰۰ هکتار است و محدوده اکولوژیک آن ۲۵ هزار و ۴۸۵ هکتار برآورد می‌شود. حوضه آبخیز تالاب هم سه هزار ۶۱۰ کیلومترمربع اعلام شده و درمجموع هشت شهرستان، ۱۳ شهر و ۷۶۸ روستا را در برمی‌گیرد. تا امروز تنها ۳۳ درصد تالاب حفاظت شده و باقی سطح آن دسترسی‌های عظیمی از مردم به آن وجود دارد و رفت‌وآمد و مداخلات گسترده عمومی در‌آن اتفاق می‌افتد. نسیم طواف‌زاده، کنشگر محیط‌زیستی استان گیلان و عضو موسسه سبزکاران هم در این مراسم توضیح داد حتی کسانی که در شهر‌های دورتر زندگی می‌کنند هم از شرایط تالاب تاثیر می‌گیرند و سطح گستردگی آثار آن پیچیده است.
او از اقدامات سازمان‌های مردم‌نهاد برای حفظ تالاب و آگاهی‌رسانی درباره آن گفت: «سازمان‌های مردم‌نهاد در حوزه آگاهی‌رسانی جوامع محلی در شهر‌های مجاور و حوزه انزلی اقدامات زیادی انجام داده‌اند و یکی از این اقدامات توانست منجر به تصویب آیین‌نامه حفاظت از تالاب شود. در حوزه ترویج و ظرفیت‌سازی هم سازمان‌های مردم‌نهاد استان فعالیت‌های گسترده‌ای انجام دادند. برنامه‌های کشاورزی پایدار هم توسط جهاد کشاورزی انجام می‌شود، اما گستردگی زیادی ندارد. حضور در برنامه‌های پاکسازی سنبل آبی و خروج ۷۲۰ تن از این گیاه از ۱۱ هکتار توسط آنها انجام شد. جلوگیری از پروژه‌های مخرب با اقدامات حقوقی در اقداماتی مانند سد لاسک و بایوجمی و برخی سد‌های در دست برنامه وزارت نیرو در محدوده تالاب بود.»
اواخر هفته گذشته این جلسه کارگروه تالاب انزلی با حضور رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست برگزار شد و قرار شد استاندار گیلان فصلی یک بار گزارشی از وضعیت تالاب به هیئت‌دولت ارسال کند. به گفته طواف‌زاده، کمیته مدیریت تالاب انزلی ۱۶ دی‌ماه ۱۳۸۹ مصوب شد، یعنی سه‌سال پیش از شکل‌گیری ستاد دریاچه ارومیه آغاز به‌کار کرد، اما تا امروز عملاً اطلاعی از نحوه فعالیت آنها وجود ندارد و اتفاقات خوبی هم از آن بیرون نیامده است.


کد مطلب: 498457

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/498457/فاجعه-حاشیه-نشینان-خزر-نابودی-تالاب-انزلی-سال-۱۴۴۰

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1