تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۰۱:۲۵
کد مطلب : ۴۹۷۱۸۲
در گفتوگو اختصاصی با کبنانیوز مطرح شد؛
شیرعلی خرامین: من نگران آینده فرزندانمان هستم / در آینده برای یک بشکه آب به استانهای دیگر وابسته میشویم / در استان ما مسئولین پاسخگوی عملکرد خود نیستند / با برنامهریزی درست، یک عرب صحرانشین در یکساعتونیم میتواند از گرمترین نقطه به کوههای پر از برف دنا بیاید / اگر تا بعد از عید مسئولین نتیجه را اعلام نکنند، سکوتم را میشکنم / مافیای آب شوخیبردار نیست / به ما برچسب زدند که ما یک مشت شکارچی و قاچاقچی هستیم
۰
کبنا ؛در گفتوگویی اختصاصی با علی خرامین، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، روانشناس و سیاستمدار کهگیلویه و بویراحمدی، به بررسی چالشها و فرصتهای توسعه این استان پرداختیم. خرامین با اشاره به ظرفیتهای بینظیر استان، ضعف مدیریتی را مهمترین عامل عدم توسعهیافتگی کهگیلویه و بویراحمد دانست.
خرامین با بیان اینکه سه عامل اصلی «منابع مادی»، «نیروی انسانی» و «برنامهریزی» برای توسعه هر منطقه ضروری است، گفت: استان کهگیلویه و بویراحمد از نظر منابع مادی و طبیعی یکی از غنیترین مناطق کشور است. ده درصد آبهای روان ایران در کهگیلویه و بویراحمد جاری است و این استان یکی از پرآبترین مناطق کشور محسوب میشود. همچنین، درصد بالایی از نفت و گاز کشور از این استان استخراج میشود. علاوه بر این، زمینهای حاصلخیز، کوههای زیبا و پتانسیلهای بینظیر گردشگری و صنعتی، این استان را به یکی از مستعدترین مناطق کشور برای توسعه تبدیل کرده است.
وی افزود: حتی در دورترین نقاط استان مانند شبلیز، چاههای نفت متعددی وجود دارد که نشاندهنده ظرفیتهای بالای این منطقه است. از نظر نیروی انسانی نیز کهگیلویه و بویراحمد یکی از غنیترین استانهاست. جوانان این استان در هر جای کشور که حضور داشتهاند، توانمند و قدرتمند عمل کردهاند.
خرامین با تأکید بر اینکه سومین عامل توسعه، برنامهریزی و مدیریت است، گفت: متأسفانه به اعتقاد من، مهمترین عامل عدم توسعهیافتگی استان کهگیلویه و بویراحمد، ضعف و ناتوانی مدیریتی است. از ابتدا تاکنون نتوانستهایم مدیران توانمند و کارآمدی داشته باشیم. این ضعف مدیریتی باعث شده نتوانیم از ظرفیتها و پتانسیلهای استان بهدرستی استفاده کنیم.
وی به عنوان مثال به مسئله آب اشاره کرد و گفت: دو درصد آبهای جاری کشور در کهگیلویه و بویراحمد قرار دارد، اما متأسفانه این آبها بهدرستی مدیریت نمیشوند. در حالی که استانهایی مانند یزد که منابع آبی محدودی دارند، توانستهاند با برنامهریزی صحیح، صنایع بزرگی مانند فولاد را توسعه دهند. یزد به اشباع صنعتی رسیده است، اما ما با وجود منابع آبی فراوان، نتوانستهایم از این ظرفیتها استفاده کنیم.
خرامین با بیان اینکه محیط زیست بزرگترین سرمایه هر منطقه است، گفت: متأسفانه به محیط زیست استان ما توجهی نشده است. کوه دنا، یکی از غنیترین مناطق زیستی کشور، بهدرستی مدیریت نمیشود. این در حالی است که میتوانیم از این ظرفیتها برای توسعه گردشگری و کسب درآمد استفاده کنیم.
وی با ابراز نگرانی از آینده محیط زیست استان، گفت: من نگران آینده فرزندانم هستم. اگر همین روند ادامه پیدا کند، ممکن است در آینده مجبور شویم برای یک بشکه آب به استانهای دیگر مانند یزد و اصفهان وابسته شویم. این در حالی است که ده درصد آبهای روان کشور متعلق به این استان است. اما متأسفانه مدیریت نادرست باعث شده تا این منابع بهدرستی استفاده نشوند.
خرامین با انتقاد از عدم پاسخگویی مسئولین استان، گفت: متأسفانه در استان ما هیچ مسئولی پاسخگوی عملکرد خود نیست. ما مسئولین را بر اساس معیارهای درست انتخاب نمیکنیم و پس از انتخاب نیز عملکرد آنها مورد ارزیابی قرار نمیگیرد. این مسئله باعث شده تا مدیران بدون برنامه و بدون پاسخگویی عمل کنند.
وی تأکید کرد: ما نیازمند مدیران توانمند و برنامهریزی صحیح هستیم. اگر میخواهیم استان ما توسعه پیدا کند، باید مسئولین پاسخگو باشند و از ظرفیتهای استان بهدرستی استفاده کنند. در غیر این صورت، آیندهای تاریک در انتظار ما و فرزندانمان خواهد بود.
خرامین در ادامه با اشاره به چالشهای محیط زیستی گفت: محیط زیست بزرگترین سرمایه هر منطقه است. تنفسی که ما میکشیم، آب، سرزمین و درختان ما، همه سرمایههای ما هستند. به عنوان مثال، کوه دنا میتواند علاوه بر ارزشهای زیستمحیطی، منبع درآمد مالی بسیار خوبی برای ما باشد. اما متأسفانه، ما به این موضوع توجهی نمیکنیم.

وی با ابراز نگرانی از آینده استان، گفت: «دنیا به شدت وابسته به آب شده و با کمبود آب مواجه است. وقتی من این سرمایه گرانبها را دارم، حق ندارم فریاد بزنم؟ آیا این بدبختی نیست؟ چرا مسئولین این استان خوابند؟ چرا خواص این استان نمیخواهند بیدار شوند؟ به چه زبانی باید به آنها بگوییم که بیدار شوند؟ استان ما در حال نابودی است، آینده بچههای ما در حال له شدن است و ما این را فریاد میزنیم. آقایان خواص این مملکت، مسئولین این استان و علمای استان، این را من میگویم؛ اگر اشتباه میکنم، بیایید و بگویید که اشتباه میکنم. اما اگر درست میگویم، چرا سکوت میکنید؟ دلیل سکوت شما برای من بسیار عجیب است.»
خرامین در ادامه گفت: «من از این میترسم که روزی بچهام برای یک بشکه آب گدایی کند. ده درصد آب و روان ایران متعلق به اجداد من است، اما من و نسلهای آیندهام باید برای آب شرب به استانهای دیگر مراجعه کنیم. این یعنی نابودی سرمایههای زیستی ما. ما باید به مسئولین بگوییم که بیدار شوند و به فکر آینده استان و فرزندان ما باشند.»
علی خرامین با تأکید بر اهمیت محیط زیست و منابع طبیعی، گفت: محیط زیست سرمایهای است که اگر از دست برود، دیگر قابل بازگشت نیست. ما باید از همین امروز به فکر حفظ و بهرهبرداری صحیح از این منابع باشیم. اگر مدیران ما بیدار نشوند و برنامهریزی صحیحی انجام ندهند، آیندهای تاریک در انتظار استان ما خواهد بود.
وی با بیان اینکه که مسأله اصلی در کهگیلویه و بویراحمد حول «برنامهریزی و مدیریت» است، گفت: اگر بویراحمد، دنا و سیسخت به معنای واقعی کلمه صاحب داشت، میشد تنها از چشمههای آب این مناطق، برای انتقال آن به خارج از کشور، به اندازه نفت گچساران، درآمد کسب کرد.
خرامین توریسم را یکی دیگر از ظرفیتهای دنا برشمرد و گفت: فقط همین کوه دنا میتواند درآمد استان را تأمین کند. اگر برنامهریزی صحیحی صورت میگرفت، میشد با یک ساعت و نیم، کوه دنای پر از برف را به گرمترین مناطق کشورهای حوزه خلیج فارص متصل کرد و یک عرب صحرانشین با کمتر از دو ساعت از آن نقطه گرم، به این نقطه برقی برسد. حالا که چنین اتفاقی نیفتاده ناشی از ضعف و ناتوانی مدیران ماست.
مطالبهگری بالاترین ویژگی یک جامعه مردمسالار در نظر خرامین است. این استاد دانشگاه میگوید: اگر اقشار مختلف مردم یک جامعه مطالبهگر باشند، آن جامعه میتواند حیات خود را تضمین کند. اما متأسفانه ما در جامعه خود مطالبهگر نداریم.
این فعال محیط زیستی با اشاره سخنان امام علی، بر اهمیت مطالبهگری تأکید کرد و گفت: متأسفانه به علل مختلف در کشور و به خصوص استان ما مطالبهگری نهادینه نشده است. از طرفی ما مردم فرهنگ مطالبهگری را یاد نگرفتهایم و از طرف دیگر، دولت نیز نتوانسته برخورد درستی با مطالبهگران داشته باشد.
وی افزود: اما تجربه سد ماندگان به ما نشان داد که مطالبهگری چقدر میتواند نتیجه دهد؛ نخستین بار بود که همه گروههای سیاسی به میدان مطالبهگری آمدند. در حالی که پیش از این چنین اقداماتی مورد تهمت قرار میگرفت و خود مطالبهگران نیز گاهی رفتار درستی نداشتند، اما در تجربه سد ماندگان از هر دو جنبه مشکلات پیشین دیگر دیده نشد و امیدواریم این تجربه موفق موجب نهادینه شدن فرهنگ مطالبه گری در استان شود.
وی با بیان اینکه رمز موفقیت یک جامعه، مطالبهگری منطقی و عقلانی است، گفت: لازم است مکانی مثلاً پارک مهرورزی را به این بحث اختصاص دهیم و به مردم آموزش دهیم که مطالبهگری چیست.
خرامین افزود: بزرگترین دستاورد ما در سد ماندگان، طراحی یک مدل مطالبهگری قانونمند، منطقی، بدون چالش، تنش و بیحرمتی است؛ اما همچنان امیدواریم مسئولین هم پای کار بیایند و این موفقیت را به نتیجه برسانند.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سؤال که با وجود چندین ماه تلاش و مطالبهگری، چرا حالا سکوت کردهاید؟ گفت: ما سکوت نکردهایم، بلکه آمادهتر و امیدوارتر از قبل هستیم. روزی که شروع کردیم، هیچ چیزی نداشتیم، اما این پویش به نتیجه رسید و حکم گرفت. ما نه تنها سکوت نکردهایم، بلکه جدیتر نیز هستیم. البته اینکه اینمدت فعلا چیزی نمیگوئیم، به خاطر قولی است که مسئولین به ما دادند و گفتند تیم کارشناسی تشکیل میدهیم و نتیجه را اعلام میکنیم. اما پس از شش ماه، هنوز تیم تشکیل نشده و مسئولین پیگیری نکردهاند.
وی ادامه داد: مردم ما از معاونت قوه قضائیه حکم توفیق سد ماندگان و از دادگاه تجدید نظر نیز حکم توقیف سد خرسان را گرفتند. الان دیگر طرف ما مسئولین استانی هستند. الأن در مراحل قانونی هستیم؛ دوستان ما حکم را گرفتهاند. حالا ما منتظر چارچوب قانونی هستیم که مسئولین اجرایی، این حکم را دنبال کنند.
خرامین در ادامه با تأکید بر اینکه اگر تا بعد از عید مسئولین استانی نتیجه را اعلام نکنند، من سکوتم را میشکنم، گفت: من حس میکنم سکوت الأن مسئولین معنادار است. اگر این شکسته نشود، ما نیز سکوتمان را میشکنیم.
این استاد دانشگاه در ادامه به توضیح «پروتکل انتقال بین حوزهای آب» پرداخت و گفت: بر اساس این دستورالعمل، برای انتقال آب باید چند شرط وجود داشته باشد؛ منطقهای که آب به آنجا میرود باید نیاز به آب داشته باشد، منطقهای که آب از آنجا میرود خود کمبود آب نداشته باشد. مشکلات محیط زیستی حل شود. مشکلات اجتماعی حل شود. در نهایت آب مبتنی بر شراکت و نفع دوگانه باشد.
اما بر اساس پروتکل بالا، اولاً اصفهان نیاز به آب شرب ندارد و آبی که این استان از جاهای مختلف میکشد دوبرابر نیاز آب شرب آن استان است. پس این آب برای شرب نیست، بلگه برای کارخانه و فضای سبز و ... است. اگر صادق هستند کارخانه را ببرند جایی که نیاز آبی ندارد. از طرف دیگر، سدی مثل خرسان عوارض اجتماعی و محیط زیستی وحشتناکی دارد؛ بین 10 تا 17 هزار نفر آواره میشوند. سد ماندگان هم همین است؛ عوارض محیط زیستی و احتماعی آن برای این استان عیان است که در بالا به آن اشاره کردم.
وی در ادامه به قدرت چانهزنی بالای مسئولین استان اصفهان و در مقابل فقدان قدرت چانهزنی در بین مسئولین کهگیلویه و بویراحمد اشاره کرد و گفت: با وجود اینکه سازمان آب وزارت نیرو، دستورالعملهای مشخصی در حوزه آب دارد، اما مسئولین استان اصهان با کمال قلدری، به این دستورها توجه نمیکنند. قدرت چانهزنی آنها آنقدر بالاست که برای افتتاح یک مجموعه که نیاز به حضور مسئولی در حد بخشدار دارد، مسئولین ارشد کشوری را دعوت میکنند. آنها در تهران بنیادی دارند به نام بنیاد نخبگان اصفهان که بیش از دو هزار عضو دارد شامل نمایندگان همه ادوار و دهها وزیر و مسئولین ارشد کشوری.
وی با بیان اینکه آنها مافیای قدرتمندی دارند گفت: اما ما چه کسانی را داریم؟ استاندار ما چند جلسه برای سد ماندگان گذاشته است؟ استاندار کی این موضوع را کارشناسی کرده است؟ اما استاندار اصفهان هفتهای دو جلسه برای سد ماندگان برگزار میکند. در مقابل، ما قدرت خود را نشان ندادهایم. اگر این معدود مردم مظلوم، ائمه جمعه و برخی از مسئولین نبودند، این مطالبه ما هم به نتیجه نرسیده بود.
اگر همین تعداد کم مردم مظلوم نبودند...
خرامین در ادامه از پشت پرده قدرتمند حوزه آب در استان اصفهان خبر داد و گفت: جنگ مافیای آب، اصلاً شوخیبردار نیست؛ آنهاها با تهدید وارد شدند؛ استان اصفهان با تمام امکانات وارد شدهاند؛ حتی به ما برچسب زدند که ما یک مشت شکارچی و قاچاقچی هستیم! پس از اینکه دیدند با این تهمتها نتیجه نمیگیرند، خواستند تطمیع کنند، اما نتوانستند.
وی سپس به یکی از تجربهها حضور خود در استان اصفهان اشاره کرد و گفت: من یک روز به اصفهان رفتم. آنجا با یک مغازهدار صحبت میکردم. بحث به آب کشیده شد. دیدم آن مغازهدار گفت ما آب نداریم، چند نفر در استان کهگیلویه و بویراحمد که یکی از آنها هم من بودم، نمیگذارند و مانع میشوند. او حتی به خود من هم فحش میداد. ولی خب من را نمیشناخت.
خرامین با بیان اینکه اما ما نمیلرزیم، گفت: ما سرمان را برای دنا گذاشتهایم؛ البته نه تنها برای دنا، بلکه برای این مردم مظلوم که سد ماندگان به معنای نابودی تمام آن مناطق دنا، سیسخت و سمیرم است.
وی در پایان با بیان اینکه کدام آدم عاقل حاضر است مقابل مافیای آب بایستد؟ گفت: من آمدهام، چون دلم میسوزد. اگر سیاسیون و مسئولین در کنار همین مردم قرار بگیرند و فریاد بزنند، من کنار میکشم. اما آنها جرئت ندارند و نمیآیند و حتی به ما هم تهمت میزنند. یک بار دیگر تکرار میکنم، اگر آنها بیایند من کنار میکشم و میروم و حتی حاضرم با آمدن آنها بروم کف خانه آنها را جارو بزنم.
خرامین با بیان اینکه سه عامل اصلی «منابع مادی»، «نیروی انسانی» و «برنامهریزی» برای توسعه هر منطقه ضروری است، گفت: استان کهگیلویه و بویراحمد از نظر منابع مادی و طبیعی یکی از غنیترین مناطق کشور است. ده درصد آبهای روان ایران در کهگیلویه و بویراحمد جاری است و این استان یکی از پرآبترین مناطق کشور محسوب میشود. همچنین، درصد بالایی از نفت و گاز کشور از این استان استخراج میشود. علاوه بر این، زمینهای حاصلخیز، کوههای زیبا و پتانسیلهای بینظیر گردشگری و صنعتی، این استان را به یکی از مستعدترین مناطق کشور برای توسعه تبدیل کرده است.
وی افزود: حتی در دورترین نقاط استان مانند شبلیز، چاههای نفت متعددی وجود دارد که نشاندهنده ظرفیتهای بالای این منطقه است. از نظر نیروی انسانی نیز کهگیلویه و بویراحمد یکی از غنیترین استانهاست. جوانان این استان در هر جای کشور که حضور داشتهاند، توانمند و قدرتمند عمل کردهاند.
خرامین با تأکید بر اینکه سومین عامل توسعه، برنامهریزی و مدیریت است، گفت: متأسفانه به اعتقاد من، مهمترین عامل عدم توسعهیافتگی استان کهگیلویه و بویراحمد، ضعف و ناتوانی مدیریتی است. از ابتدا تاکنون نتوانستهایم مدیران توانمند و کارآمدی داشته باشیم. این ضعف مدیریتی باعث شده نتوانیم از ظرفیتها و پتانسیلهای استان بهدرستی استفاده کنیم.
وی به عنوان مثال به مسئله آب اشاره کرد و گفت: دو درصد آبهای جاری کشور در کهگیلویه و بویراحمد قرار دارد، اما متأسفانه این آبها بهدرستی مدیریت نمیشوند. در حالی که استانهایی مانند یزد که منابع آبی محدودی دارند، توانستهاند با برنامهریزی صحیح، صنایع بزرگی مانند فولاد را توسعه دهند. یزد به اشباع صنعتی رسیده است، اما ما با وجود منابع آبی فراوان، نتوانستهایم از این ظرفیتها استفاده کنیم.
خرامین با بیان اینکه محیط زیست بزرگترین سرمایه هر منطقه است، گفت: متأسفانه به محیط زیست استان ما توجهی نشده است. کوه دنا، یکی از غنیترین مناطق زیستی کشور، بهدرستی مدیریت نمیشود. این در حالی است که میتوانیم از این ظرفیتها برای توسعه گردشگری و کسب درآمد استفاده کنیم.
وی با ابراز نگرانی از آینده محیط زیست استان، گفت: من نگران آینده فرزندانم هستم. اگر همین روند ادامه پیدا کند، ممکن است در آینده مجبور شویم برای یک بشکه آب به استانهای دیگر مانند یزد و اصفهان وابسته شویم. این در حالی است که ده درصد آبهای روان کشور متعلق به این استان است. اما متأسفانه مدیریت نادرست باعث شده تا این منابع بهدرستی استفاده نشوند.
خرامین با انتقاد از عدم پاسخگویی مسئولین استان، گفت: متأسفانه در استان ما هیچ مسئولی پاسخگوی عملکرد خود نیست. ما مسئولین را بر اساس معیارهای درست انتخاب نمیکنیم و پس از انتخاب نیز عملکرد آنها مورد ارزیابی قرار نمیگیرد. این مسئله باعث شده تا مدیران بدون برنامه و بدون پاسخگویی عمل کنند.
وی تأکید کرد: ما نیازمند مدیران توانمند و برنامهریزی صحیح هستیم. اگر میخواهیم استان ما توسعه پیدا کند، باید مسئولین پاسخگو باشند و از ظرفیتهای استان بهدرستی استفاده کنند. در غیر این صورت، آیندهای تاریک در انتظار ما و فرزندانمان خواهد بود.
خرامین در ادامه با اشاره به چالشهای محیط زیستی گفت: محیط زیست بزرگترین سرمایه هر منطقه است. تنفسی که ما میکشیم، آب، سرزمین و درختان ما، همه سرمایههای ما هستند. به عنوان مثال، کوه دنا میتواند علاوه بر ارزشهای زیستمحیطی، منبع درآمد مالی بسیار خوبی برای ما باشد. اما متأسفانه، ما به این موضوع توجهی نمیکنیم.

وی با ابراز نگرانی از آینده استان، گفت: «دنیا به شدت وابسته به آب شده و با کمبود آب مواجه است. وقتی من این سرمایه گرانبها را دارم، حق ندارم فریاد بزنم؟ آیا این بدبختی نیست؟ چرا مسئولین این استان خوابند؟ چرا خواص این استان نمیخواهند بیدار شوند؟ به چه زبانی باید به آنها بگوییم که بیدار شوند؟ استان ما در حال نابودی است، آینده بچههای ما در حال له شدن است و ما این را فریاد میزنیم. آقایان خواص این مملکت، مسئولین این استان و علمای استان، این را من میگویم؛ اگر اشتباه میکنم، بیایید و بگویید که اشتباه میکنم. اما اگر درست میگویم، چرا سکوت میکنید؟ دلیل سکوت شما برای من بسیار عجیب است.»
خرامین در ادامه گفت: «من از این میترسم که روزی بچهام برای یک بشکه آب گدایی کند. ده درصد آب و روان ایران متعلق به اجداد من است، اما من و نسلهای آیندهام باید برای آب شرب به استانهای دیگر مراجعه کنیم. این یعنی نابودی سرمایههای زیستی ما. ما باید به مسئولین بگوییم که بیدار شوند و به فکر آینده استان و فرزندان ما باشند.»
علی خرامین با تأکید بر اهمیت محیط زیست و منابع طبیعی، گفت: محیط زیست سرمایهای است که اگر از دست برود، دیگر قابل بازگشت نیست. ما باید از همین امروز به فکر حفظ و بهرهبرداری صحیح از این منابع باشیم. اگر مدیران ما بیدار نشوند و برنامهریزی صحیحی انجام ندهند، آیندهای تاریک در انتظار استان ما خواهد بود.
وی با بیان اینکه که مسأله اصلی در کهگیلویه و بویراحمد حول «برنامهریزی و مدیریت» است، گفت: اگر بویراحمد، دنا و سیسخت به معنای واقعی کلمه صاحب داشت، میشد تنها از چشمههای آب این مناطق، برای انتقال آن به خارج از کشور، به اندازه نفت گچساران، درآمد کسب کرد.
خرامین توریسم را یکی دیگر از ظرفیتهای دنا برشمرد و گفت: فقط همین کوه دنا میتواند درآمد استان را تأمین کند. اگر برنامهریزی صحیحی صورت میگرفت، میشد با یک ساعت و نیم، کوه دنای پر از برف را به گرمترین مناطق کشورهای حوزه خلیج فارص متصل کرد و یک عرب صحرانشین با کمتر از دو ساعت از آن نقطه گرم، به این نقطه برقی برسد. حالا که چنین اتفاقی نیفتاده ناشی از ضعف و ناتوانی مدیران ماست.
مطالبهگری بالاترین ویژگی یک جامعه مردمسالار در نظر خرامین است. این استاد دانشگاه میگوید: اگر اقشار مختلف مردم یک جامعه مطالبهگر باشند، آن جامعه میتواند حیات خود را تضمین کند. اما متأسفانه ما در جامعه خود مطالبهگر نداریم.
این فعال محیط زیستی با اشاره سخنان امام علی، بر اهمیت مطالبهگری تأکید کرد و گفت: متأسفانه به علل مختلف در کشور و به خصوص استان ما مطالبهگری نهادینه نشده است. از طرفی ما مردم فرهنگ مطالبهگری را یاد نگرفتهایم و از طرف دیگر، دولت نیز نتوانسته برخورد درستی با مطالبهگران داشته باشد.
وی افزود: اما تجربه سد ماندگان به ما نشان داد که مطالبهگری چقدر میتواند نتیجه دهد؛ نخستین بار بود که همه گروههای سیاسی به میدان مطالبهگری آمدند. در حالی که پیش از این چنین اقداماتی مورد تهمت قرار میگرفت و خود مطالبهگران نیز گاهی رفتار درستی نداشتند، اما در تجربه سد ماندگان از هر دو جنبه مشکلات پیشین دیگر دیده نشد و امیدواریم این تجربه موفق موجب نهادینه شدن فرهنگ مطالبه گری در استان شود.
وی با بیان اینکه رمز موفقیت یک جامعه، مطالبهگری منطقی و عقلانی است، گفت: لازم است مکانی مثلاً پارک مهرورزی را به این بحث اختصاص دهیم و به مردم آموزش دهیم که مطالبهگری چیست.
خرامین افزود: بزرگترین دستاورد ما در سد ماندگان، طراحی یک مدل مطالبهگری قانونمند، منطقی، بدون چالش، تنش و بیحرمتی است؛ اما همچنان امیدواریم مسئولین هم پای کار بیایند و این موفقیت را به نتیجه برسانند.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سؤال که با وجود چندین ماه تلاش و مطالبهگری، چرا حالا سکوت کردهاید؟ گفت: ما سکوت نکردهایم، بلکه آمادهتر و امیدوارتر از قبل هستیم. روزی که شروع کردیم، هیچ چیزی نداشتیم، اما این پویش به نتیجه رسید و حکم گرفت. ما نه تنها سکوت نکردهایم، بلکه جدیتر نیز هستیم. البته اینکه اینمدت فعلا چیزی نمیگوئیم، به خاطر قولی است که مسئولین به ما دادند و گفتند تیم کارشناسی تشکیل میدهیم و نتیجه را اعلام میکنیم. اما پس از شش ماه، هنوز تیم تشکیل نشده و مسئولین پیگیری نکردهاند.
وی ادامه داد: مردم ما از معاونت قوه قضائیه حکم توفیق سد ماندگان و از دادگاه تجدید نظر نیز حکم توقیف سد خرسان را گرفتند. الان دیگر طرف ما مسئولین استانی هستند. الأن در مراحل قانونی هستیم؛ دوستان ما حکم را گرفتهاند. حالا ما منتظر چارچوب قانونی هستیم که مسئولین اجرایی، این حکم را دنبال کنند.

این استاد دانشگاه در ادامه به توضیح «پروتکل انتقال بین حوزهای آب» پرداخت و گفت: بر اساس این دستورالعمل، برای انتقال آب باید چند شرط وجود داشته باشد؛ منطقهای که آب به آنجا میرود باید نیاز به آب داشته باشد، منطقهای که آب از آنجا میرود خود کمبود آب نداشته باشد. مشکلات محیط زیستی حل شود. مشکلات اجتماعی حل شود. در نهایت آب مبتنی بر شراکت و نفع دوگانه باشد.
اما بر اساس پروتکل بالا، اولاً اصفهان نیاز به آب شرب ندارد و آبی که این استان از جاهای مختلف میکشد دوبرابر نیاز آب شرب آن استان است. پس این آب برای شرب نیست، بلگه برای کارخانه و فضای سبز و ... است. اگر صادق هستند کارخانه را ببرند جایی که نیاز آبی ندارد. از طرف دیگر، سدی مثل خرسان عوارض اجتماعی و محیط زیستی وحشتناکی دارد؛ بین 10 تا 17 هزار نفر آواره میشوند. سد ماندگان هم همین است؛ عوارض محیط زیستی و احتماعی آن برای این استان عیان است که در بالا به آن اشاره کردم.
وی در ادامه به قدرت چانهزنی بالای مسئولین استان اصفهان و در مقابل فقدان قدرت چانهزنی در بین مسئولین کهگیلویه و بویراحمد اشاره کرد و گفت: با وجود اینکه سازمان آب وزارت نیرو، دستورالعملهای مشخصی در حوزه آب دارد، اما مسئولین استان اصهان با کمال قلدری، به این دستورها توجه نمیکنند. قدرت چانهزنی آنها آنقدر بالاست که برای افتتاح یک مجموعه که نیاز به حضور مسئولی در حد بخشدار دارد، مسئولین ارشد کشوری را دعوت میکنند. آنها در تهران بنیادی دارند به نام بنیاد نخبگان اصفهان که بیش از دو هزار عضو دارد شامل نمایندگان همه ادوار و دهها وزیر و مسئولین ارشد کشوری.
وی با بیان اینکه آنها مافیای قدرتمندی دارند گفت: اما ما چه کسانی را داریم؟ استاندار ما چند جلسه برای سد ماندگان گذاشته است؟ استاندار کی این موضوع را کارشناسی کرده است؟ اما استاندار اصفهان هفتهای دو جلسه برای سد ماندگان برگزار میکند. در مقابل، ما قدرت خود را نشان ندادهایم. اگر این معدود مردم مظلوم، ائمه جمعه و برخی از مسئولین نبودند، این مطالبه ما هم به نتیجه نرسیده بود.
اگر همین تعداد کم مردم مظلوم نبودند...
خرامین در ادامه از پشت پرده قدرتمند حوزه آب در استان اصفهان خبر داد و گفت: جنگ مافیای آب، اصلاً شوخیبردار نیست؛ آنهاها با تهدید وارد شدند؛ استان اصفهان با تمام امکانات وارد شدهاند؛ حتی به ما برچسب زدند که ما یک مشت شکارچی و قاچاقچی هستیم! پس از اینکه دیدند با این تهمتها نتیجه نمیگیرند، خواستند تطمیع کنند، اما نتوانستند.
وی سپس به یکی از تجربهها حضور خود در استان اصفهان اشاره کرد و گفت: من یک روز به اصفهان رفتم. آنجا با یک مغازهدار صحبت میکردم. بحث به آب کشیده شد. دیدم آن مغازهدار گفت ما آب نداریم، چند نفر در استان کهگیلویه و بویراحمد که یکی از آنها هم من بودم، نمیگذارند و مانع میشوند. او حتی به خود من هم فحش میداد. ولی خب من را نمیشناخت.
خرامین با بیان اینکه اما ما نمیلرزیم، گفت: ما سرمان را برای دنا گذاشتهایم؛ البته نه تنها برای دنا، بلکه برای این مردم مظلوم که سد ماندگان به معنای نابودی تمام آن مناطق دنا، سیسخت و سمیرم است.
وی در پایان با بیان اینکه کدام آدم عاقل حاضر است مقابل مافیای آب بایستد؟ گفت: من آمدهام، چون دلم میسوزد. اگر سیاسیون و مسئولین در کنار همین مردم قرار بگیرند و فریاد بزنند، من کنار میکشم. اما آنها جرئت ندارند و نمیآیند و حتی به ما هم تهمت میزنند. یک بار دیگر تکرار میکنم، اگر آنها بیایند من کنار میکشم و میروم و حتی حاضرم با آمدن آنها بروم کف خانه آنها را جارو بزنم.